برچسبها:
اخبار و فعالیتها
در
اولین نشست فعالان فضای مجازی استان خراسان رضوی روز جمعه در دانشکده پرستاری مشهد برگزار گردید. به گزارش «طلبهبلاگ» این نشست با حضور 50 تن از دانشجویان بلاگر استان و با همت بسیج دانشجویی خراسان رضوی و گروه فضای مجازی کانون اسلام ناب مشهد مقدس برگزار شد
برچسبها:
اخبار مرتبط
در
شبکه تلویزیونی بی.بی.سی فارسی در گفتوگوی اخیر خود با «جان کلی»، بنیانگذار موسسه “مورنینگ آنالیتیکس” فضای محتوایی وبلاگستان فارسی را مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
به گزارش «وبلاگ نیوز» این موسسه در تحقیق اخیر خود، به نقشه برداری عرصه مجازی ایران با محوریت سیاست و فرهنگ پرداخته و آن را مورد بررسی قرار داده است.
در این تحقیق بیش از ۶۰هزار وبلاگ فارسی مطالعه شدهاند و در آن از ترکیبی از روشهای نقشه برداری محاسباتی شبکه اجتماعی و تحلیل محتوا توسط انسان و رایانه استفاده شده است.
گفتنی است این مطالعه بخشی از مجموعه پژوهشهای صورت گرفته تحت عنوان پروژه «اینترنت و دموکراسی» است که در مرکز اینترنت و جامعه برکمن انجام شده است.
مطالعه روی وبلاگستان فارسی و تأثیرات احتمالی آن بر فرآیندهای سیاسی و دموکراتیک به عنوان سومین هدف این مرکز انتخاب شده است.
گفتنی است پیش از این، مرکز اینترنت و جامعه برکمن دانشگاه هاروارد امریکا تأثیرات سایتهای خبری ایجاد شده توسط کاربران در انتخابات ریاست جمهوری کره جنوبی در سال ۲۰۰۲ را به عنوان نخستین هدف انتخاب کرده بود و پس از آن درباره بهکارگیری رسانههای غیر مرسوم در انقلاب نارنجی اوکراین پژوهشی را انجام داده بود.
برای دریافت عکس سپهر وبلاگستان فارسی اینجا، برای مشاهده برنامه تعاملی سپهر وبلاگستان فارسی اینجا، و برای دریافت متن کامل این پژوهش به زبان فارسی اینجا را کلیک کنید. همچنین میتوانید صفحه مربوط به این پژوهش را در مرکز اینترنت و جامعه برکمن از اینجا ببینید.
در زیر میتوانید گفتوگوی بی.بی.سی فارسی را با جان کلی به مدت ۴:۳۴ ببینید.
برچسبها:
اخبار مرتبط
در
به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، در روز 2 سپتامبر گذشته روزنامه اینترنتی انگلیسی زبان "چورانگی" که پایگاه آن در پاکستان است مطلبی را درباره انفجارها در لاهور پاکستان منتشر کرد. در این انفجارها بیش از 30 نفر کشته و بالغ بر 200 نفر نیز مجروح شدند که زنان و کودکان از جمله مجروحان بوده اند. همانند دیگر مطالب آنلاین، این مطلب نیز اظهارنظرهای پر سر و صدایی به همراه داشت.
مردی که خود را "جافاکوش" نامیده بود در اظهار نظری زیر این مطلب "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا و "زبیگنیو برژینسکی" از سیاستمداران کهنه کار آمریکایی را مقصر این حادثه قلمداد کرده بود.
فرد دیگری که خود را "ابو حمزه" نامیده بود در اظهار نظر دیگری نوشته بود که پاکستان به درون جنگی که متعلق به ما نیست کشیده شده است و شرکت بلک واتر (شرکت خصوصی آمریکایی که عملیات نظامی در برخی کشورها انجام می دهد) عملیات مرگبار مخفیانه ای را از طرف دولت آمریکا در حال انجام دادن است.
*اتهامات علیه آمریکا در اینترنت از سوی فرماندهی مرکزی (سنتکام) پاسخ داده می شود*
این اظهار نظرها که به زبان انگلیسی بوده است در 8 هزار مایل آن طرف تر، جایی که مقر فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در پایگاه نیروی هوایی "مک دیل" قرار دارد، برای آمریکا سنگین تمام شد. اعضای فرماندهی روابط عمومی نه تنها این مطالب را خواندند بلکه پاسخ این اظهار نظرها را نیز ارسال کردند.
"ویلیام اسپیکس" ازاعضای فرماندهی مرکزی آمریکا در 9 سپتامبر در پاسخ به یکی از این اظهارنظرها نوشت: ابو حمزه، اجازه بده نخست به موضوع سناریویی که در آن گفته بودی "این جنگ خود ما نیست" اشاره کنم. شنیدن اتهامات درباره آمریکا که دیگر کشورها را به نزاع می کشاند و ما هیچ دخالتی در آن نداشته ایم، طعنه آمیز است.
*سنتکام اگر نتواند به عملیات روانی تغییر افکار بپردازد دست کم دیدگاه آمریکا را مطرح می کند*
پاسخی که توسط اسپیکس به اظهارات ابوحمزه داده شد بخشی از تلاش ها در حال افزایش ارتش آمریکا در کاربرد رسانه و اینترنت است تا حتی اگر نتواند با این ابزارها به تغییر افکار و عقاید بپردازد دست کم به این اطمینان برسد که دیدگاه ایالات متحده در بحث های آنلاین مطرح شده است.
*در تیم مبارزه دیجیتال سنتکام افرادی هستند که به فارسی، عربی و اردو صحبت می کنند*
تلاش های افسران روابط عمومی نظیر اسپیکس تحت قالب تیم مبارزه دیجیتالی است که در این تیم افرادی حضور دارند که به زبان های فارسی، عربی و اردو صحبت می کنند.
"ویلیام اسپیکس" در مصاحبه با روزنامه "تامپا تریبیون" گفت: پروژه مبارزه دیجیتالی از ژانویه سال 2009 فعالیت خود را آغاز کرده است و به عنوان بخشی از استراتژی وسیعتری است که بر اساس این استراتژی این اطمینان حاصل می شود که پدیده "رسانه های جدید" (شامل رسانه های اجتماعی،وبلاگ ها و غیره) در تلاش های ارتباطاتی فرماندهی مرکزی نادیده گرفته نشده است.
وی در برابر فعالیت افرادی که او آنها را افراطی و خشونت گرا خواند، گفت : فرماندهان آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که کمپین تبلیغات تهاجمی دشمن که توسط افراطی گران خشونت طلب هدایت می شود باعث ایجاد حجم وسیعی از اطلاعات غلط درباره فعالیت های ارتش آمریکا شده و نمی توان مخاطبانی که این اطلاعات غلط به آنها داده می شود را نادیده گرفت.
بنابراین ویلیام اسپیکس به همراه دیگر اعضای فرماندهی مرکزی آمریکا علاوه بر وظایفی که به آنها محول شده، بخش قابل توجهی از زمان خود را برای مقابله با اظهار نظرات "ابو حمزه" و "جافاکوش" در سایت انگلیسی زبان "چورانگی" منتشر کرده بودند، صرف می کنند.
به طور مثال اسپیکس درباره این مطلب که بلک واتر در حال انجام عملیات در پاکستان است، مدعی شده بود: داستان ها درباره بلک واتر کاملا مهمل است، مطلبی است که بدون حتی ذره ای مدرک گفته شده است و تطابقی نیز با حقیقت ندارد.
*سنتکام تمام رسانه های مهم منطقه را رصد می کند*
اسپیکس در ادامه مصاحبه با تامپا تریبیون گفت که اعضای تیم مبارزه دیجیتالی هر گزارش و هر اظهارنظر در رسانه های مهم منطقه را رصد می کنند که این رسانه ها شامل وبلاگ ها، اتاق های گفت وگواست و به سرعت به تغییر و ویرایش اطلاعاتی می پردازند که درباره عملیات های نظامی آمریکا در منطقه ارائه می شود.
وی گفت که در هر پاسخ، نویسنده خود را به طور شفاف به عنوان فردی که برای فرماندهی مرکزی فعالیت می کند، معرفی می کند، اگر چه این صراحت ممکن است باعث شود تا مخاطبان گفت وگو را قطع کنند اما برای این پروژه، حفظ شفافیت مهم است.
این عضو فرماندهی مرکزی آمریکا گفت: لحن گفتار ما محترمانه و حرفه ای است زمانی که با تبلیغات افراطی ها مواجه می شویم، ما با همان لحن گفتار با آنها رفتار کرده و همیشه تلاش می کنیم که حقایق به معرفی خود بپردازند. ما ترجیح می دهیم که جملات ما در هر اتاق گفت و گوی اینترنتی خود گویا باشند. این برنامه بر روی سایت های محبوب متمرکز شده است.
اسپیکس ادامه داد: هدف ما اطلاع رسانی به هر تعداد ممکن از مخاطبان بوده بنابراین ما بر سایت هایی تمرکز می کنیم که بیشترین میزان بازدید را داشته باشد.ما بر روی سایت های انفرادی تمرکز نمی کنیم و از اتاق های گفت وگوی افراطی ها نیز اجتناب می کنیم. و روی تغییر باورهای افرادی که بر باورهایشان اصرار ندارند تمرکز می کنیم.
*پروژه تیم مبارزه دیجیتالی بسیار موفقیت آمیز بوده است*
بر اساس ادعای این مقام فرماندهی مرکزی آمریکا، این پروژه آنقدر موفقیت آمیز بوده است که به زودی به زبان های روسی و پشتو نیز توسعه خواهد یافت اما موفقیت کامل این پروژه نیازمند زمان است.
وی گفت: تمرکز این تلاش ها در طولانی مدت بر این موضوع است که اطمینان حاصل شود که اطلاعات دشمن بدون پاسخ باقی نماند و مخاطبان دست کم به دیدگاه ما درباره اینگونه موضوعات نزدیک شوند.
ویلیام اسپیکس هدف خودرا اطلاع رسانی به مخاطبان نامید و تاکید کرد: انتقال این گونه اطلاعات به مخاطبانی که حجم وسیعی از اطلاعات مختلف را دریافت می کنند تا حدودی نیز موفقیت به شمار می آید.
"فیلیپ سیب" رئیس مرکز دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا در دیدار از فرماندهی مرکزی آمریکا و پس از آشنایی با برنامه جدید این فرماندهی برای مقابله اینترنتی با دشمنان گفت: استراتژی مبارزه دیجیتال برای موفقیت در منطقه کلیدی است. من معتقدم که این ایده بزرگی است.
وی افزود: در فضای مجازی اطلاعات زیادی (درباره عملیات ارتش آمریکا) وجود دارد که به ضرر ماست و دشمنان ما با چیرگی تلاش می کنند که از طریق اینترنت به افزایش اعضای خود بپردازند و ما نمی توانیم اجازه دهیم که این موضوع بدون چالش انجام شود.
فیلیپ سیب از طریق یکی از دانشجواین که هم اکنون در تیم مبارزه دیجیتال به ترجمه فارسی می پردازد از این برنامه مطلع شد.
سیب افزود: این دانشجو (که گویا ایرانی است) به دلیل نگرانی از تحولاتی که در کشورش "ایران" روی داده است به این برنامه فرماندهی مرکزی آمریکا پیوسته است.
*تلاش کوچک بهتر از آن است که هیچگونه تلاش صورت نگیرد*
رئیس مرکز دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا ادامه داد: با وجود موفقیت ها، ناامیدی هایی نیز وجود دارد. حقیقت این است که اگر هر فردی بتواند در هر روز یک تعامل یا مبارزه اینترنتی داشته باشد، (با توجه به تعدادی که در فرماندهی مرکزی آمریکا در تیم مبارزه دیجیتالی قرار دارند) حجم این تعاملات اینترنتی بسیار کم است و جهان نیز بسیار وسیع است. این یک ناامیدی ذاتی است.
وی افزود: اما با این موضوع موافقم که این تلاش ها ضروری به نظر می رسد و یک تلاش کوچک بهتر از آن است که هیچگونه تلاشی صورت نگیرد.
مردی که خود را "جافاکوش" نامیده بود در اظهار نظری زیر این مطلب "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا و "زبیگنیو برژینسکی" از سیاستمداران کهنه کار آمریکایی را مقصر این حادثه قلمداد کرده بود.
فرد دیگری که خود را "ابو حمزه" نامیده بود در اظهار نظر دیگری نوشته بود که پاکستان به درون جنگی که متعلق به ما نیست کشیده شده است و شرکت بلک واتر (شرکت خصوصی آمریکایی که عملیات نظامی در برخی کشورها انجام می دهد) عملیات مرگبار مخفیانه ای را از طرف دولت آمریکا در حال انجام دادن است.
*اتهامات علیه آمریکا در اینترنت از سوی فرماندهی مرکزی (سنتکام) پاسخ داده می شود*
این اظهار نظرها که به زبان انگلیسی بوده است در 8 هزار مایل آن طرف تر، جایی که مقر فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در پایگاه نیروی هوایی "مک دیل" قرار دارد، برای آمریکا سنگین تمام شد. اعضای فرماندهی روابط عمومی نه تنها این مطالب را خواندند بلکه پاسخ این اظهار نظرها را نیز ارسال کردند.
"ویلیام اسپیکس" ازاعضای فرماندهی مرکزی آمریکا در 9 سپتامبر در پاسخ به یکی از این اظهارنظرها نوشت: ابو حمزه، اجازه بده نخست به موضوع سناریویی که در آن گفته بودی "این جنگ خود ما نیست" اشاره کنم. شنیدن اتهامات درباره آمریکا که دیگر کشورها را به نزاع می کشاند و ما هیچ دخالتی در آن نداشته ایم، طعنه آمیز است.
*سنتکام اگر نتواند به عملیات روانی تغییر افکار بپردازد دست کم دیدگاه آمریکا را مطرح می کند*
پاسخی که توسط اسپیکس به اظهارات ابوحمزه داده شد بخشی از تلاش ها در حال افزایش ارتش آمریکا در کاربرد رسانه و اینترنت است تا حتی اگر نتواند با این ابزارها به تغییر افکار و عقاید بپردازد دست کم به این اطمینان برسد که دیدگاه ایالات متحده در بحث های آنلاین مطرح شده است.
*در تیم مبارزه دیجیتال سنتکام افرادی هستند که به فارسی، عربی و اردو صحبت می کنند*
تلاش های افسران روابط عمومی نظیر اسپیکس تحت قالب تیم مبارزه دیجیتالی است که در این تیم افرادی حضور دارند که به زبان های فارسی، عربی و اردو صحبت می کنند.
"ویلیام اسپیکس" در مصاحبه با روزنامه "تامپا تریبیون" گفت: پروژه مبارزه دیجیتالی از ژانویه سال 2009 فعالیت خود را آغاز کرده است و به عنوان بخشی از استراتژی وسیعتری است که بر اساس این استراتژی این اطمینان حاصل می شود که پدیده "رسانه های جدید" (شامل رسانه های اجتماعی،وبلاگ ها و غیره) در تلاش های ارتباطاتی فرماندهی مرکزی نادیده گرفته نشده است.
وی در برابر فعالیت افرادی که او آنها را افراطی و خشونت گرا خواند، گفت : فرماندهان آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که کمپین تبلیغات تهاجمی دشمن که توسط افراطی گران خشونت طلب هدایت می شود باعث ایجاد حجم وسیعی از اطلاعات غلط درباره فعالیت های ارتش آمریکا شده و نمی توان مخاطبانی که این اطلاعات غلط به آنها داده می شود را نادیده گرفت.
بنابراین ویلیام اسپیکس به همراه دیگر اعضای فرماندهی مرکزی آمریکا علاوه بر وظایفی که به آنها محول شده، بخش قابل توجهی از زمان خود را برای مقابله با اظهار نظرات "ابو حمزه" و "جافاکوش" در سایت انگلیسی زبان "چورانگی" منتشر کرده بودند، صرف می کنند.
به طور مثال اسپیکس درباره این مطلب که بلک واتر در حال انجام عملیات در پاکستان است، مدعی شده بود: داستان ها درباره بلک واتر کاملا مهمل است، مطلبی است که بدون حتی ذره ای مدرک گفته شده است و تطابقی نیز با حقیقت ندارد.
*سنتکام تمام رسانه های مهم منطقه را رصد می کند*
اسپیکس در ادامه مصاحبه با تامپا تریبیون گفت که اعضای تیم مبارزه دیجیتالی هر گزارش و هر اظهارنظر در رسانه های مهم منطقه را رصد می کنند که این رسانه ها شامل وبلاگ ها، اتاق های گفت وگواست و به سرعت به تغییر و ویرایش اطلاعاتی می پردازند که درباره عملیات های نظامی آمریکا در منطقه ارائه می شود.
وی گفت که در هر پاسخ، نویسنده خود را به طور شفاف به عنوان فردی که برای فرماندهی مرکزی فعالیت می کند، معرفی می کند، اگر چه این صراحت ممکن است باعث شود تا مخاطبان گفت وگو را قطع کنند اما برای این پروژه، حفظ شفافیت مهم است.
این عضو فرماندهی مرکزی آمریکا گفت: لحن گفتار ما محترمانه و حرفه ای است زمانی که با تبلیغات افراطی ها مواجه می شویم، ما با همان لحن گفتار با آنها رفتار کرده و همیشه تلاش می کنیم که حقایق به معرفی خود بپردازند. ما ترجیح می دهیم که جملات ما در هر اتاق گفت و گوی اینترنتی خود گویا باشند. این برنامه بر روی سایت های محبوب متمرکز شده است.
اسپیکس ادامه داد: هدف ما اطلاع رسانی به هر تعداد ممکن از مخاطبان بوده بنابراین ما بر سایت هایی تمرکز می کنیم که بیشترین میزان بازدید را داشته باشد.ما بر روی سایت های انفرادی تمرکز نمی کنیم و از اتاق های گفت وگوی افراطی ها نیز اجتناب می کنیم. و روی تغییر باورهای افرادی که بر باورهایشان اصرار ندارند تمرکز می کنیم.
*پروژه تیم مبارزه دیجیتالی بسیار موفقیت آمیز بوده است*
بر اساس ادعای این مقام فرماندهی مرکزی آمریکا، این پروژه آنقدر موفقیت آمیز بوده است که به زودی به زبان های روسی و پشتو نیز توسعه خواهد یافت اما موفقیت کامل این پروژه نیازمند زمان است.
وی گفت: تمرکز این تلاش ها در طولانی مدت بر این موضوع است که اطمینان حاصل شود که اطلاعات دشمن بدون پاسخ باقی نماند و مخاطبان دست کم به دیدگاه ما درباره اینگونه موضوعات نزدیک شوند.
ویلیام اسپیکس هدف خودرا اطلاع رسانی به مخاطبان نامید و تاکید کرد: انتقال این گونه اطلاعات به مخاطبانی که حجم وسیعی از اطلاعات مختلف را دریافت می کنند تا حدودی نیز موفقیت به شمار می آید.
"فیلیپ سیب" رئیس مرکز دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا در دیدار از فرماندهی مرکزی آمریکا و پس از آشنایی با برنامه جدید این فرماندهی برای مقابله اینترنتی با دشمنان گفت: استراتژی مبارزه دیجیتال برای موفقیت در منطقه کلیدی است. من معتقدم که این ایده بزرگی است.
وی افزود: در فضای مجازی اطلاعات زیادی (درباره عملیات ارتش آمریکا) وجود دارد که به ضرر ماست و دشمنان ما با چیرگی تلاش می کنند که از طریق اینترنت به افزایش اعضای خود بپردازند و ما نمی توانیم اجازه دهیم که این موضوع بدون چالش انجام شود.
فیلیپ سیب از طریق یکی از دانشجواین که هم اکنون در تیم مبارزه دیجیتال به ترجمه فارسی می پردازد از این برنامه مطلع شد.
سیب افزود: این دانشجو (که گویا ایرانی است) به دلیل نگرانی از تحولاتی که در کشورش "ایران" روی داده است به این برنامه فرماندهی مرکزی آمریکا پیوسته است.
*تلاش کوچک بهتر از آن است که هیچگونه تلاش صورت نگیرد*
رئیس مرکز دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا ادامه داد: با وجود موفقیت ها، ناامیدی هایی نیز وجود دارد. حقیقت این است که اگر هر فردی بتواند در هر روز یک تعامل یا مبارزه اینترنتی داشته باشد، (با توجه به تعدادی که در فرماندهی مرکزی آمریکا در تیم مبارزه دیجیتالی قرار دارند) حجم این تعاملات اینترنتی بسیار کم است و جهان نیز بسیار وسیع است. این یک ناامیدی ذاتی است.
وی افزود: اما با این موضوع موافقم که این تلاش ها ضروری به نظر می رسد و یک تلاش کوچک بهتر از آن است که هیچگونه تلاشی صورت نگیرد.
برچسبها:
اخبار مرتبط,
نظرات اشخاص درباره فضای مجازی و جنگ نرم
در
به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري فارس، حميدرضا مقدمفر مديرعامل خبرگزاري فارس طي سخناني در هشتمين همايش بسيج و رسانه كه در مشهد مقدس برگزار ميشود، با بيان اينكه امروز رسانهها در جنگي كه ماهيت آن با افكار، انديشهها، ادراك و اعتقادات جامعه سروكار دارد،بزرگترين وظيفه را برعهده دارند، گفت: دشمن در اين جنگ احساسات و عواطف را هدف گرفته است و ما بايد بپذيريم كه امروز صداي پاي دشمن در كشور ما در پشت مرزهاي عقيدتي شنيده ميشود.
وي خاطرنشان كرد: در جنگ سخت به دليل وجود توپ و تانك به راحتي ميتوان به اين جنگ پي برد اما در جنگ نرم كه آتش و خونريزي ندارد درك آن بسيار سخت است و اگر رسانهها در اين زمينه به درستي عمل نكنند دچار مشكل خواهيم شد.
مديرعامل خبرگزاري فارس با اشاره به اقدامات صورت گرفته از سوي اين خبرگزاري در مقابله با فتنه سال گذشته، تصريح كرد: برخي از افراد و حتي دوستان به ما ايراد ميگرفتند كه شما تندروي ميكنيد و اين سخنان در حالي بود كه امروز ميبينيم مقام معظم رهبري تا امروز در بيش از 50 سخنراني به اين موضوع اشاره كردند و تمام قد وارد ميدان شدند.مقدمفر عزم مقابله با دشمن، شناسايي عقبه دشمن و راههاي ضربه زدن به آنها، اقدامات عملي براي مواجهه با جنگ نرم، تربيت نيروي انساني كارآمد با بصيرت سياسي و ديني و همچنين نفوذ به عمق استراتژيك دشمن را از جمله وظايف رسانهها در مقابله با جنگ نرم دانست و گفت: ما در خبرگزاري خود اقدام به ايجاد يك حوزه مستقل ديپلماسي عمومي كردهايم كه اين حوزه مسئوليت رصد روزانه اقدامات دشمن را در حوزه جنگ نرم برعهده دارد.
وي همچنين به اين موضوع اشاره كرد كه ما بايد اصليترين ضربه را در زمان مناسب به دشمن بزنيم در حالي كه گاهي اين هوشياري و به خود آمدن دير صورت ميگيرد.
اين كارشناس مسائل رسانهاي با بيان اينكه ما در كنار آماده بودن رسانهها يك قرارگاه عملياتي مشترك براي جنگ نرم نداريم، گفت: گاهي اوقات به دليل نبود اين قرارگاه مشترك ما به اشتباه ميرويم اما شايد اين وظيفه اصلي ارشاد بود تا به جاي كارهاي سطحي و همايشهاي روتين دست به كارهاي مهمتر ميزد.
مقدمفر با اشاره به افزايش بودجه فرهنگي در وزارت ارشاد گفت: بايد مسئولان بگويند كه اين بودجهها در كجا صرف ميشود كه ما هيچ اثري از آن نميبينيم.
وي با بيان اينكه امروز نظام دچار يك سردرگمي در جنگ نرم شده است، گفت: هرچند مراكزي مانند ستاد كل نيروهاي مسلح و يا بسيج اقدامات خوبي در اين زمينه داشتهاند اما امروز بسيج همچون گذشته بايد به ميدان بيايد و جنگ نرم را اداره كند و در اين زمينه تعارفات و مسائل تشريفاتي كنار بگذاريم چرا كه اين مسائل باعث ميشود تا فرصت را از دست بدهيم.
مديرعامل خبرگزاري فارس با اشاره به همايش سال گذشته بسيج و رسانه گفت: در آن جلسه پيشنهاد تشكيل سازمان بسيج و رسانه داده شد اما كاري صورت نگرفته است.
مقدمفر در خصوص مأموريت سازمان بسيج رسانه گفت: ايجاد يك سنگر مستحكم براي اصحاب رسانه در مقابله با دشمن شكلگيري هسته مقاومت نيروهاي انقلابي، تقويت پيوند مردم و نظام، مقابله با آسيبها و تهديدات داخلي و خارجي و بصيرتافزايي در جامعه را از جمله وظايف سازمان بسيج رسانه دانست.
وي تصريح كرد: ساختار سازمان بسيج رسانه بايد با بقيه اقشار بسيج تفاوت داشته چرا كه جنس اين سازمان متناسب با ارزشها و خواستگاههاي رسانهاي و با بقيه اقشار تفاوت دارد.
اين كارشناس مسائل رسانهاي با بيان اينكه بايد دبيرخانهاي براي سازمان بسيج و رسانه تشكيل شود، افزود: يكي از مشكلات ما اين است كه متأسفانه رسانهها به صورت مستقل و جزيرهاي عمل ميكنند.
وي با بيان اينكه بايد يك نگاهي بيندازيم و ببينيم در طول يك سال و چهارماه گذشته چه عملكردي در خصوص جنگ نرم داشتهايم گفت: ما در خبرگزاري فارس هرچند اقدامات متعددي انجام دادهايم و براي مثال 168 هزار مقاله، مصاحبه و خبر در اين زمينه توليد كردهايم اما اگر رسانههاي ما به يكديگر متصل باشند ميتوان با قدرت بيشتري به مقابله با جنگ نرم دشمن رفت.
برچسبها:
اخبار مرتبط
در
به گزارش خبرگزاري فارس، ژنرال "كيت الكساندر " مسئول فرماندهي سايبري آمريكا طي مراسمي در حضور كميته نيروهاي مسلح مجلس سناي آمريكا در تاريخ 23 سپتامبر 2010 به تشريح وضعيت فرماندهي سايبري ايالات متحده پرداخت.
در فضاي سايبر تنها دفاع كامل يك دفاع ايستا است/ اينترنت بايد بطور كامل در دفاع سايبري قطع شود
وي در بخشي از سخنان خود با اشاره به اين آمريكا بايد دفاع خود را فعال كند، يادآور شد: در فضاي سايبر تنها دفاع "كامل " يك دفاع ايستا است، يعني قطع كردن اينترنت و در نتيجه قرباني كردن حوزه سايبر و مزاياي اقتصادي و اجتماعي آن براي دشمنان.
الكساندر با بيان اينكه اين كار براي آمريكا يا وزارت دفاع ممكن نيست، گفت: در واقع گزينه "قطع كردن " براي جامعه آمريكا وجود ندارد؛ خانهها، مشاغل، مدارس، بيمارستانها، دفاتر حكومتي و در واقع سبك زندگي ما اكنون به داشتن دسترسي به شبكهها بستگي دارد. حتي اگر كامپيوتر نداشته باشيد، شما به همسايگان، همكاران و نهادهايي كه كامپيوتر دارند وابسته هستيد.
درگيري سايبري مديريت آسيبها و شناسايي خطر است
وي افزود: درگيري سايبري ما يك مديريت محتاطانه آسيبپذيري و شناسايي خطر است. از آنجا كه امنيت در يك دنياي شبكهاي يك سيستم براي مديريت آن خطر است، ما در فرماندهي سايبري آمريكا سيستمي از تدابير امنيتي براي شبكههاي وزارتخانهها داريم.
اين ژنرال آمريكايي تصريح كرد: اين سيستم عبارت است از رصد شبكه آگاهي از اوضاع؛ هشدارها، بستههاي مكمل (patch) و به روز رساني؛ برنامههاي ضدويروس، فايروالها؛ ارزيابيهاي امنيتي عيني؛ امكان شناسايي خودكار مزاحم و مسدود كردن آن؛ جستجوهاي فعال براي بدافزارها؛ و تيمهاي پاسخ قانوني. ما همه اينها را با آنچه كه "عملياتهاي پوياي دفاع شبكهاي " ميناميم مديريت ميكنيم، و اين سنگ بناي كار ما است.
اين گزارش ميافزايد: حفاظت را به زيرساختهاي حياتيمان گسترش دهيد، حدود يك نسل پيش، هنگامي كه استفاده از كامپيوترها از حالت اختياري خارج شده و براي عملكردهاي اصلي ضروري گشت، زيرساخت تقويت كننده جامعه و اقتصاد ما از يك نقطه عطف عبور كرد، رئيسجمهور اوباما حفاظت از آن زيرساخت را يك اولويت امنيت ملي ساخته است. امروز منابع انرژي، تاسيسات، حملونقل عمومي، بانكداري، دفاتر ثبت و خيلي چيزهاي ديگر ما در "نت " هستند.
ارتش آمريكا براي ارتباطات بيشتر به شبكههاي طبقهبندي نشده وابسته است
فرماندهي سايبري ارتش آمريكا در بخش ديگري از سخنان خود تأكيد كرد: ارتش ما نيز براي ارتباطات بيشتر و عملكردهاي تداركاتي خود به شبكههاي طبقهبندي نشده وابسته است. اتوماسيون و شبكهسازي اگرچه فرماندهي و كنترل چنين سيستمهايي را تسهيل ميسازد، اما بُعدي از پيچيدگي و همراه با آن آسيبپذيري را نيز به آن ميافزايد كه بوجود آورندگان آن هرگز پيشبيني نميكردند. به همين خاطر محفاظت و دفاع از سيستمهاي قديمي كه زيرساختهاي حياتي ما را ميچرخانند ذاتا مشكلتر از سيستمهاي مدرني هستند كه امروزه ساخته ميشوند.
اين ژنرال آمريكايي در ادامه با بيان اينكه "هيچكس تاكنون به طور جدي به اينها حمله نكرده اما ما شاهد كاوش آن سيستمها از سوي دشمنان خود بودهايم، " افزود: ما به اندازه كافي شواهد آسيبپذيري آنها در نتيجه بلاياي طبيعي و اشتباهات تصادفي را مشاهده كردهايم كه اكنون در مورد آثار بالقوه يك حمله واقعي عليه بخشهايي از زيرساخت شبكهاي خود نگران باشيم.
الكساندر در بخشي ديگر از سخنان خود گفت: وزارت امنيت داخلي اين وظيفه خطير را بر عهده داشته كه با همياري با نهادهاي دولتي، خصوصي و بينالمللي امنيت فضاي سايبر را تامين نمايد و داراييها و سيستمهاي سايبري آمريكا و همكاران ما در آنجا در راه رسيدن به اين هدف هستند.
در صورت حمله تمامي نهادهاي دولتي بايد هماهنگ واكنش نشان دهند
فرماندهي سايبري ارتش آمريكا تصرح كرد: نياز آمريكا بالاست و زماني براي از دست رفتن وجود ندارد، چراكه حملات و آثار بالقوه آنها تفاوتي بين كاربران نظامي و غيرنظامي قائل نخواهند شد.ممكن است از جانب يك كشور دشمن، يك گروه تروريستي، يا حتي يك فرد شرور صورت بگيرند. وزارت امنيت داخلي ممكن است به ابزار و مشاوره تخصصي از جانب NSA و فرماندهي سايبري نياز داشته باشد؛ هر دوي اين سازمانها آماده مساعدت هستند. به علاوه، در صورت وقوع يك حمله بايد تلاش نماييم كه در سرتاسر دولت به صورت هماهنگ واكنش نشان دهيم.
كيت الكساندر در ادامه با تأكيد بر اينكه آمريكا بايد دفاع گروهي را تقويت كند، گفت: من دوست دارم سايبر را يك ورزش تيمي بخوانم؛ دفاع موفق در هر قسمت به تلاشهاي مشترك دستگاهها، صنعت، همپيمانان، و همكاراني بستگي دارد كه از شبكههاي خود در مقابل مشكلاتي كه ميتوانند همه آنها را تحت تاثير قرار دهند، مراقبت ميكنند. هر يك از ما، و همكاران، دوستان، و خانوادههاي ما، همگي شركتكننده هستيم.
الكساندر: براي اينكه قرباني نشويم، بايد نرمافزارهاي مكمل را در سيستمهاي خانگي نصب كنيم.
وي افزود: براي اجتناب از قرباني شدن، بايد گامهايي مثبت و مداوم جهت جلوگيري از اين نتيجه برداريم. ما همگي بخشي از يك راهحل مركب براي يك مشكل مشترك هستيم. همه ما سهم خود را انجام ميدهيم تا پيچيدگي دنياي جديدمان را درك كرده و آسيبپذيري خود را كاهش دهيم. اگر كاربران در خانهها و دفاتر خود بستههاي نرمافزاري مكمل (patch) و به روز رسانيهاي توصيه شده توسط سازندگان را دانلود و نصب كنند، بسياري از مسائلي كه ما را شبها و اواخر هفته سر كار نگه ميدارند حل خواهند شد.
فرماندهي سايبري ارتش آمريكا تأكيد كرد: اين چيز تازهاي نيست، خيلي دشوار است كه نگاهمان به امنيت همانند نگاهمان به قفل و ميله و نگهبان باشد. امنيت هميشه ناراحتكننده است و اين ناراحتي در فضاي سايبر بيش از ديگران مشهود است چرا كه "به روز بودن " مستلزم صرف وقت است. با اين حال، هزينه حمله موفق خيلي بيشتر از هزينه اتصال و استفاده از نرمافزار و سختافزار براي متصل بودن است.
به گفته الكساندر، برقراري امنيت نيازمند استانداردها و اصطلاحات مشترك و به اشتراكگذاري حجمهاي عظيمي از اطلاعات به موقع است، ما در فرماندهي سايبري همكاريهاي نظامي و اطلاعاتي قوي و آزمايش شدهاي با همپيمانامان داريم كه در شكل دادن به يك تصوير عملياتي مشترك كمك ميكند و ما در صدديم اين حلقه همكاريها را گسترش دهيم. هيچ يك از ما آنقدر اختيار، توانمندي، يا منابع در اختيار ندارد كه بتواند به تنهايي كار كند. ما بايد با يكديگر كار كنيم.
تأكيد بر استفاده از برتريهاي تكنولوژيكي آمريكا
اين ژنرال آمريكايي در ادامه سخنان خود يادآور شد: بيشتر كارهاي اوليه براي ساختن اولين شبكههاي اشتراك دادههاي كامپيوتري را آمريكا انجام داده و بسياري از نوآوريها در بخشهاي نرمافزار و سختافزار هنوز هم از اين كشور منبعث ميشوند. با اين وجود، پيشگامي ما هرگز صرفاً تكنولوژيكي نبوده است.
نقاط ضعف آمريكا در فضاي سايبر ابتدا فرهنگي خواهد بود
وي تأكيد كرد: من متقاعد شدهام كه راهحل نقاط ضعف ما در فضاي سايبر در وهله اول فرهنگي خواهد بود، ما الزاماً به تكنولوژي "بهتر " نسبت به ديگران در زمينههايي مانند پهناي باند، ذخيرهسازي، نسخههاي نرمافزار، سرعتهاي عملياتي، حجم حافظه و غيره نياز نداريم، در هر صورت، برتريهاي صرفاً تكنولوژيكي احتمالا در دنياي شبكهاي ما زياد ديرپا نخواهند بود.
فرمانده سايبري ارتش آمريكا در ادامه گفت: برتري ما بايد در نحوه كنار هم گذاشتن اين ابزارها در سيستمها نهفته باشد؛ بويژه سيستمهاي افراد، پروتكلها، و ماشينهايي كه بتوانند به طور قابل اطميناني در كنار يكديگر به سرعت كار كنند تا ضعفها را شناسايي كنند، اطلاعات را به اشتراك بگذارند، ريسكها را ارزيابي نمايند، تدابيري را توصيه نمايند و راهحلهاي جديد را بكار بگيرند.
وي افزود: اگرچه فرماندهي سايبري آمريكا اختياري در رفع نيازمنديهاي خود نخواهد داشت اما ما در تعريف نيازمنديها به فرماندهي راهبردي آمريكا كمك خواهيم كرد. ما همچنين در فرماندهي سايبري در "چهارچوب امنيت پايدار " شركت خواهيم كرد. اين چهارچوب گروهي متشكل از نمايندگان وزارتخانههاي دفاع و امنيت كشور و مدير امنيت ملي است كه به طور مرتب با سران بخش خصوصي و كارشناسان عرصه سايبر ملاقاتهايي انجام ميدهند.
فرماندهي سايبري آماده است تا با هرگونه حمله سايبري به آمريكا و منافعش مقابله كند
الكساندر با بيان اينكه فرماندهي سايبري آمريكا اين همكاري را براي كمك به بخش خصوصي در پرداختن به تهديد امنيت سايبر اساسي قلمداد ميكند، خاطرنشان كرد: اين قرارگاه با "آژانس پروژههاي تحقيقات پيشرفته دفاعي " همكاري كرده و از يك محيط "دامنه سايبري ملي " براي ساختن توانمنديهاي خود در اين زمينه پشتيباني ميكند و بالاخره، يك الزام ديگر ايجاد توانمندي "نيروي كار سايبري " در نيروهاي مسلح است.
فرماندهي سايبري آمريكا در نتيجه گيري سخنان خود با تأكيد بر اينكه متقاعد شدهام كه با ايجاد اين فرماندهي گامي مهم براي ملتمان برداشتهايم، گفت: من فلسفهمان درباره مديريت فعالانه شبكه اطلاعات جهاني را - نه تنها براي دفاع از آن، بلكه براي استفاده از آن به عنوان ابزاري جهت كمك به جنگجويان، طراحان و فرماندهان خود بواسطه حفظ وسعت آزادي عمل آنها تا حد ممكن - توضيح دادم و گفتم كه تا جايي كه بتوانيم و هنگاميكه از ما خواسته شود، آماده خواهيم بود تا از توانمنديهاي خود براي مقابله با هرگونه استفاده خصمانه از فضاي سايبري عليه آمريكا، منافع و زيرساختهاي آن، يا دولتهاي ديگر استفاده كنيم.
ژنرال الكساندر وعده داد: ما اين فرماندهي جديد را مطابق با تمام قوانين حاكم بر حريم خصوصي و آزاديهاي مدني شهروندان آمريكا، و بر اساس رهنمونهاي مقامات فرماندهي ملي و در ارتباط نزديك با همكاران عملياتي خود در وزارتهاي خارجه، دفاع، و امنيت كشور، نيروي انتظامي، جامعه اطلاعاتي، و صنعت و دانشگاه به راه انداخته ايم.
وي در پايان سخنان خود خاطرنشان كرد: ما بايد اين كار را درست انجام دهيم، چرا كه معتقدم امنيت ملت ما به آن بستگي دارد. ما تلاش ميكنيم اين چالش را حل كنيم تا شايستگي اعتماد شما را داشته باشيم. با كمك و راهنمايي شما شكي ندارم كه ميتوانيم موفق شويم.
در فضاي سايبر تنها دفاع كامل يك دفاع ايستا است/ اينترنت بايد بطور كامل در دفاع سايبري قطع شود
وي در بخشي از سخنان خود با اشاره به اين آمريكا بايد دفاع خود را فعال كند، يادآور شد: در فضاي سايبر تنها دفاع "كامل " يك دفاع ايستا است، يعني قطع كردن اينترنت و در نتيجه قرباني كردن حوزه سايبر و مزاياي اقتصادي و اجتماعي آن براي دشمنان.
الكساندر با بيان اينكه اين كار براي آمريكا يا وزارت دفاع ممكن نيست، گفت: در واقع گزينه "قطع كردن " براي جامعه آمريكا وجود ندارد؛ خانهها، مشاغل، مدارس، بيمارستانها، دفاتر حكومتي و در واقع سبك زندگي ما اكنون به داشتن دسترسي به شبكهها بستگي دارد. حتي اگر كامپيوتر نداشته باشيد، شما به همسايگان، همكاران و نهادهايي كه كامپيوتر دارند وابسته هستيد.
درگيري سايبري مديريت آسيبها و شناسايي خطر است
وي افزود: درگيري سايبري ما يك مديريت محتاطانه آسيبپذيري و شناسايي خطر است. از آنجا كه امنيت در يك دنياي شبكهاي يك سيستم براي مديريت آن خطر است، ما در فرماندهي سايبري آمريكا سيستمي از تدابير امنيتي براي شبكههاي وزارتخانهها داريم.
اين ژنرال آمريكايي تصريح كرد: اين سيستم عبارت است از رصد شبكه آگاهي از اوضاع؛ هشدارها، بستههاي مكمل (patch) و به روز رساني؛ برنامههاي ضدويروس، فايروالها؛ ارزيابيهاي امنيتي عيني؛ امكان شناسايي خودكار مزاحم و مسدود كردن آن؛ جستجوهاي فعال براي بدافزارها؛ و تيمهاي پاسخ قانوني. ما همه اينها را با آنچه كه "عملياتهاي پوياي دفاع شبكهاي " ميناميم مديريت ميكنيم، و اين سنگ بناي كار ما است.
اين گزارش ميافزايد: حفاظت را به زيرساختهاي حياتيمان گسترش دهيد، حدود يك نسل پيش، هنگامي كه استفاده از كامپيوترها از حالت اختياري خارج شده و براي عملكردهاي اصلي ضروري گشت، زيرساخت تقويت كننده جامعه و اقتصاد ما از يك نقطه عطف عبور كرد، رئيسجمهور اوباما حفاظت از آن زيرساخت را يك اولويت امنيت ملي ساخته است. امروز منابع انرژي، تاسيسات، حملونقل عمومي، بانكداري، دفاتر ثبت و خيلي چيزهاي ديگر ما در "نت " هستند.
ارتش آمريكا براي ارتباطات بيشتر به شبكههاي طبقهبندي نشده وابسته است
فرماندهي سايبري ارتش آمريكا در بخش ديگري از سخنان خود تأكيد كرد: ارتش ما نيز براي ارتباطات بيشتر و عملكردهاي تداركاتي خود به شبكههاي طبقهبندي نشده وابسته است. اتوماسيون و شبكهسازي اگرچه فرماندهي و كنترل چنين سيستمهايي را تسهيل ميسازد، اما بُعدي از پيچيدگي و همراه با آن آسيبپذيري را نيز به آن ميافزايد كه بوجود آورندگان آن هرگز پيشبيني نميكردند. به همين خاطر محفاظت و دفاع از سيستمهاي قديمي كه زيرساختهاي حياتي ما را ميچرخانند ذاتا مشكلتر از سيستمهاي مدرني هستند كه امروزه ساخته ميشوند.
اين ژنرال آمريكايي در ادامه با بيان اينكه "هيچكس تاكنون به طور جدي به اينها حمله نكرده اما ما شاهد كاوش آن سيستمها از سوي دشمنان خود بودهايم، " افزود: ما به اندازه كافي شواهد آسيبپذيري آنها در نتيجه بلاياي طبيعي و اشتباهات تصادفي را مشاهده كردهايم كه اكنون در مورد آثار بالقوه يك حمله واقعي عليه بخشهايي از زيرساخت شبكهاي خود نگران باشيم.
الكساندر در بخشي ديگر از سخنان خود گفت: وزارت امنيت داخلي اين وظيفه خطير را بر عهده داشته كه با همياري با نهادهاي دولتي، خصوصي و بينالمللي امنيت فضاي سايبر را تامين نمايد و داراييها و سيستمهاي سايبري آمريكا و همكاران ما در آنجا در راه رسيدن به اين هدف هستند.
در صورت حمله تمامي نهادهاي دولتي بايد هماهنگ واكنش نشان دهند
فرماندهي سايبري ارتش آمريكا تصرح كرد: نياز آمريكا بالاست و زماني براي از دست رفتن وجود ندارد، چراكه حملات و آثار بالقوه آنها تفاوتي بين كاربران نظامي و غيرنظامي قائل نخواهند شد.ممكن است از جانب يك كشور دشمن، يك گروه تروريستي، يا حتي يك فرد شرور صورت بگيرند. وزارت امنيت داخلي ممكن است به ابزار و مشاوره تخصصي از جانب NSA و فرماندهي سايبري نياز داشته باشد؛ هر دوي اين سازمانها آماده مساعدت هستند. به علاوه، در صورت وقوع يك حمله بايد تلاش نماييم كه در سرتاسر دولت به صورت هماهنگ واكنش نشان دهيم.
كيت الكساندر در ادامه با تأكيد بر اينكه آمريكا بايد دفاع گروهي را تقويت كند، گفت: من دوست دارم سايبر را يك ورزش تيمي بخوانم؛ دفاع موفق در هر قسمت به تلاشهاي مشترك دستگاهها، صنعت، همپيمانان، و همكاراني بستگي دارد كه از شبكههاي خود در مقابل مشكلاتي كه ميتوانند همه آنها را تحت تاثير قرار دهند، مراقبت ميكنند. هر يك از ما، و همكاران، دوستان، و خانوادههاي ما، همگي شركتكننده هستيم.
الكساندر: براي اينكه قرباني نشويم، بايد نرمافزارهاي مكمل را در سيستمهاي خانگي نصب كنيم.
وي افزود: براي اجتناب از قرباني شدن، بايد گامهايي مثبت و مداوم جهت جلوگيري از اين نتيجه برداريم. ما همگي بخشي از يك راهحل مركب براي يك مشكل مشترك هستيم. همه ما سهم خود را انجام ميدهيم تا پيچيدگي دنياي جديدمان را درك كرده و آسيبپذيري خود را كاهش دهيم. اگر كاربران در خانهها و دفاتر خود بستههاي نرمافزاري مكمل (patch) و به روز رسانيهاي توصيه شده توسط سازندگان را دانلود و نصب كنند، بسياري از مسائلي كه ما را شبها و اواخر هفته سر كار نگه ميدارند حل خواهند شد.
فرماندهي سايبري ارتش آمريكا تأكيد كرد: اين چيز تازهاي نيست، خيلي دشوار است كه نگاهمان به امنيت همانند نگاهمان به قفل و ميله و نگهبان باشد. امنيت هميشه ناراحتكننده است و اين ناراحتي در فضاي سايبر بيش از ديگران مشهود است چرا كه "به روز بودن " مستلزم صرف وقت است. با اين حال، هزينه حمله موفق خيلي بيشتر از هزينه اتصال و استفاده از نرمافزار و سختافزار براي متصل بودن است.
به گفته الكساندر، برقراري امنيت نيازمند استانداردها و اصطلاحات مشترك و به اشتراكگذاري حجمهاي عظيمي از اطلاعات به موقع است، ما در فرماندهي سايبري همكاريهاي نظامي و اطلاعاتي قوي و آزمايش شدهاي با همپيمانامان داريم كه در شكل دادن به يك تصوير عملياتي مشترك كمك ميكند و ما در صدديم اين حلقه همكاريها را گسترش دهيم. هيچ يك از ما آنقدر اختيار، توانمندي، يا منابع در اختيار ندارد كه بتواند به تنهايي كار كند. ما بايد با يكديگر كار كنيم.
تأكيد بر استفاده از برتريهاي تكنولوژيكي آمريكا
اين ژنرال آمريكايي در ادامه سخنان خود يادآور شد: بيشتر كارهاي اوليه براي ساختن اولين شبكههاي اشتراك دادههاي كامپيوتري را آمريكا انجام داده و بسياري از نوآوريها در بخشهاي نرمافزار و سختافزار هنوز هم از اين كشور منبعث ميشوند. با اين وجود، پيشگامي ما هرگز صرفاً تكنولوژيكي نبوده است.
نقاط ضعف آمريكا در فضاي سايبر ابتدا فرهنگي خواهد بود
وي تأكيد كرد: من متقاعد شدهام كه راهحل نقاط ضعف ما در فضاي سايبر در وهله اول فرهنگي خواهد بود، ما الزاماً به تكنولوژي "بهتر " نسبت به ديگران در زمينههايي مانند پهناي باند، ذخيرهسازي، نسخههاي نرمافزار، سرعتهاي عملياتي، حجم حافظه و غيره نياز نداريم، در هر صورت، برتريهاي صرفاً تكنولوژيكي احتمالا در دنياي شبكهاي ما زياد ديرپا نخواهند بود.
فرمانده سايبري ارتش آمريكا در ادامه گفت: برتري ما بايد در نحوه كنار هم گذاشتن اين ابزارها در سيستمها نهفته باشد؛ بويژه سيستمهاي افراد، پروتكلها، و ماشينهايي كه بتوانند به طور قابل اطميناني در كنار يكديگر به سرعت كار كنند تا ضعفها را شناسايي كنند، اطلاعات را به اشتراك بگذارند، ريسكها را ارزيابي نمايند، تدابيري را توصيه نمايند و راهحلهاي جديد را بكار بگيرند.
وي افزود: اگرچه فرماندهي سايبري آمريكا اختياري در رفع نيازمنديهاي خود نخواهد داشت اما ما در تعريف نيازمنديها به فرماندهي راهبردي آمريكا كمك خواهيم كرد. ما همچنين در فرماندهي سايبري در "چهارچوب امنيت پايدار " شركت خواهيم كرد. اين چهارچوب گروهي متشكل از نمايندگان وزارتخانههاي دفاع و امنيت كشور و مدير امنيت ملي است كه به طور مرتب با سران بخش خصوصي و كارشناسان عرصه سايبر ملاقاتهايي انجام ميدهند.
فرماندهي سايبري آماده است تا با هرگونه حمله سايبري به آمريكا و منافعش مقابله كند
الكساندر با بيان اينكه فرماندهي سايبري آمريكا اين همكاري را براي كمك به بخش خصوصي در پرداختن به تهديد امنيت سايبر اساسي قلمداد ميكند، خاطرنشان كرد: اين قرارگاه با "آژانس پروژههاي تحقيقات پيشرفته دفاعي " همكاري كرده و از يك محيط "دامنه سايبري ملي " براي ساختن توانمنديهاي خود در اين زمينه پشتيباني ميكند و بالاخره، يك الزام ديگر ايجاد توانمندي "نيروي كار سايبري " در نيروهاي مسلح است.
فرماندهي سايبري آمريكا در نتيجه گيري سخنان خود با تأكيد بر اينكه متقاعد شدهام كه با ايجاد اين فرماندهي گامي مهم براي ملتمان برداشتهايم، گفت: من فلسفهمان درباره مديريت فعالانه شبكه اطلاعات جهاني را - نه تنها براي دفاع از آن، بلكه براي استفاده از آن به عنوان ابزاري جهت كمك به جنگجويان، طراحان و فرماندهان خود بواسطه حفظ وسعت آزادي عمل آنها تا حد ممكن - توضيح دادم و گفتم كه تا جايي كه بتوانيم و هنگاميكه از ما خواسته شود، آماده خواهيم بود تا از توانمنديهاي خود براي مقابله با هرگونه استفاده خصمانه از فضاي سايبري عليه آمريكا، منافع و زيرساختهاي آن، يا دولتهاي ديگر استفاده كنيم.
ژنرال الكساندر وعده داد: ما اين فرماندهي جديد را مطابق با تمام قوانين حاكم بر حريم خصوصي و آزاديهاي مدني شهروندان آمريكا، و بر اساس رهنمونهاي مقامات فرماندهي ملي و در ارتباط نزديك با همكاران عملياتي خود در وزارتهاي خارجه، دفاع، و امنيت كشور، نيروي انتظامي، جامعه اطلاعاتي، و صنعت و دانشگاه به راه انداخته ايم.
وي در پايان سخنان خود خاطرنشان كرد: ما بايد اين كار را درست انجام دهيم، چرا كه معتقدم امنيت ملت ما به آن بستگي دارد. ما تلاش ميكنيم اين چالش را حل كنيم تا شايستگي اعتماد شما را داشته باشيم. با كمك و راهنمايي شما شكي ندارم كه ميتوانيم موفق شويم.
برچسبها:
اخبار مرتبط
در
رهبر معظم انقلاب، صبح پنجشنبه در دیدار با خبرگان رهبری، یکی از نشانههای اقتدار جمهوری اسلامی ایران را تلاش گسترده استکبار جهانی و بیشفعالی دولتهای مستکبر در برابر ایران دانستند، و در مثالی، به همکاری شبکه اجتماعی «توییتر» با دولت آمریکا در جریان اغتشاشات سال هشتاد و هشت اشاره کردند.
۸۹/۰۶/۲۶
به گزارش «وبلاگ نیوز» حضرت آیت الله خامنهای، در این دیدار با اشاره به بیشفعالی دولتهای مستکبر، تلاشهای آنان علیه ایران را گسترده، بدون تمرکز، از روی استیصال و غالبا ناکام دانستند و افزودند: تحریم، قطعنامه، تهمت، جوسازى علیه نظام اسلامى، تقویت معارضان داخلى، به اصطلاح ورزشکارها دوپینگ کردنِ معارضین داخلى، که اینها را همین طور با آمپولهاى نیروزا که هیچ تأثیرى هم در تقویت واقعى ندارد و فقط ظاهراً او را فعال میکند، هى تزریق کنند.
مقام معظم رهبری در برشمردن این تحریکها، به کمک دولت آمریکا به شبکه اجتماعی «توییتر» در جریان اغتشاشات سال گذشته اشاره کردند و در توضیح این موضوع فرمودند: پارسال در همان بحبوحهى جریان فتنهى سال ۸۸ شنیدید که یکى از شبکههاى اجتماعى اینترنتى که در ارتباط با معارضین فعال بود، خبرهاى اینجا را ببرند، دستورهاى آنجا را برسانند، همین طور شلوغ کنند، فضا را چه کنند، میخواست موقتاً براى تعمیرات کارش را تعطیل کند. دولت آمریکا مانع شد، گفت شما اگر الان، ولو براى تعمیرات تعطیل موقت بکنید، این به معارضین داخل ایران ضرر میزند؛ جلویش را گرفتند. یعنى تعطیلى موقت را به این شبکهى اجتماعى اجازه ندادند. یعنى کمکهاى اینجورى بود و انواع و اقسام کمکها و اعانتهایى که به اینها میشود.
لازم به ذکر است در اوج آشوبها و ناآرامیهای سال گذشته در تهران، هیلاری کلینتون ضمن تأیید به دادن بیعانهای به شبکه اجتماعی توییتر برای تعویق انداختن تعمیرات، از مدیران توییتر خواست تا در بحران پس از انتخابات ایران، فعالیتهای تعمیراتی خود را متوقف کرده و با رونق دادن تکنیکی بیشتر به سایت، به اغتشاشگران کمک نمایند.
این در حالی است که گفته میشود در آن برهه زمانی، توییتر به دلیل بحران مالی در حال ورشکستگی بود و ادامه فعالیتش به فروش آن وابسته میشد.
برچسبها:
محتواها و تولیدات اختصاصی
در
***
دوره اول: استعمار كهن يا كلاسيك
استعمار كلاسيك پس از رنسانس و متحول شدن جهان غرب از قرن 16 ميلادى آغاز شد و تا جنگ جهانى اول به مدت 400 سال ادامه داشت. در اين دوره، سلطه قدرتهاى بزرگ بر جوامع ضعيف، از طريق تسخير نظامى انجام مىشد و استثمار ملتها با اشغال مستقيم نظامى همراه بود.
مشخصات استعمار كلاسيك
1. لشگركشى از سرزمينى به سرزمين ديگر.
2. غارت اقتصادى و ازدياد حوزه نفوذ و سلطه از طريق حضور مستقيم فيزيكى.
3. استفاده از قدرت نظامى برتر به مثابه مهمترين ابزار سلطه.(12)
نقاط ضعف استعمار كلاسيك يا كهن
1. لشگركشى نظامى نيازند هزينه سنگين مالى بود.
2. اشغال نظامى كشورها همراه با تبليغات زياد انسانى و ضايعات حيثيتى بود.
3. حضور فيزيكى قواى نظامى اشغالگران در سرزمينهاى اشغالى، زمينهساز قيام ملتها عليه اشغالگران بود و تداوم سلطه را پرهزينه مىساخت.(13)
دوره دوم: استعمار نئوكلاسيك يا استعمار نو
استعمار نو از اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، رواج يافت و به مرور زمان، جايگزين استعمار كهن يا كلاسيك گرديد. زيرا نسبت به استعمار كلاسيك، از مزاياى بسيار برخوردار بود. اين دوره پس از جنگهاى جهانى اول و دوم رشد چشمگيرى يافت. ابداعكننده اصلى اين سياست حكومت بريتانيا بود. در اين دوره دستنشاندگانى مانند رضاخان در ايران، آتاتورك در تركيه و ظاهرشاه در افغانستان، به قدرت رسيدند.
مشخصات استعمار نئوكلاسيك
ويژگىهاى استعمار نو عبارتند از:
1. به كارگيرى نيروهاى مزدور و وابسته بومى از طريق مستشاران اقتصادى، نظامى و امنيتى؛
2. حاكميت نامحسوس اما قوى بر حاكمان؛
3. چپاول و غارت ثروتهاى ملى و ذخاير زيرزمينى و مواد خام كشورهاى زيرسلطه، از طريق انعقاد قراردادهاى استثمارى؛
4. تبديل كشور زيرسلطه به بازار فروش محصولات خويش؛
5. هجوم به فرهنگ ملى و بومى كشور زيرسلطه، از طريق تهىسازى فرهنگى؛
6. ترويج و گسترش فرهنگ كشور سلطهگر در افكار عمومى كشورهاى زيرسلطه با هدف تداوم و تضمين بقاى سلطه سياسى، با ايجاد كانونهاى سياسى، اجتماعى، فرهنگى و ايجاد احزاب وابسته؛(14)
7. تهاجم به مذهب از طريق اشاعه سكولاريسم، ترويج لائيسم، حفظ قالبها و تهىسازى مفاهيم از محتواى اصلى، ايجاد و گسترش اديان و فرق خودساخته، مانند بهائيت و ترويج مكاتب و ايدئولوژىهاى مبتنى بر امانيسم با هدف كمرنگ ساختن نقش مذهب در جامعه، جداسازى دين از سياست، كاهش ايمان و بىهويت ساختن جامعه؛
8. ايجاد كانونهاى مخفى كادرسازى به منزله پشتوانه حاكميت سياسى، از طريق تشكلهاى منسجم و محافل خاص، مانند سازماندهى انواع لژهاى فرماسونرى، براى اداره سرزمينهاى استعمار شده و پيشبرد اهداف در مستعمرات؛
9. سلطهگران براى اعمال سلطه خويش، بر مبناى سياست نئوكلانيستى، از ابزارهايى چون وابستگى پنهانى حاكمان بومى، سياستگذارى براى كشور زير سلطه درعرصههاى مختلف سياسى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى، اجتماعى و بينالمللى، برپايى حكومتهاى مستبد و ديكتاتور، سركوب مبارزان، آزادىخواهان و استقلالطلبان و تبديل كشور زيرسلطه به حافظ منافع سلطهگر در منطقه، بهره مىبردند. در اين چهارچوب، به رغم وجود رقابت شديد ميان كشورهاى استعمارگر، نوعى وحدت رويه و هماهنگى ميان آنها، براى تثبيت منافع مشترك به چشم مىخورد.
10. آثار و پيامدهاى سياست نئوكلانيستى به طور عمده، عبارت است از: تخريب فرهنگ ملى و بومى، ايجاد فرهنگ التقاطى، وابستگى اقتصادى، ايجاد اقتصاد تكبعدى در كشور زيرسلطه، بىهويتى فرهنگى، وابستگى شديد نظامى - امنيتى؛
11. در استعمار نو، كشور زيرسلطه متحد كشور سلطهگر خوانده مىشد و نيروهاى مبارز و آزادىخواه درتبليغات جهانى،تروريست ناميده مىشدند و كشور زير سلطه از هرگونه تعرض بينالمللى در عرصه نقض حقوق بشر و عدم پاىبندى به آزادىهاى سياسى در امان خواهد بود! در عوض، مبارزان، استقلالطلبان و آزادىخواهان در معرض تهاجمات شديد تبليغاتى و سياسى قرار داشتند و با برچسبهايى چون فناتيك و تروريست، مرتجع و.. روبرو مىشوند.
12. زمينههاى رشد افراد در عرصههاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى، نظامى، امنيتى، هنرى، ادبى، بستگى تام و تمام به ميزان وابستگى و شدت ارادت آنان به نظام سلطهگر دارد و نيروهاى مستقل زمينهاى براى رشد و فعاليت ندارند.
13. اگر پايههاى سلطه را زر و زور و تزوير بدانيم، در استعمار نو، نقش تزوير كليدى است؛ چنان كه در استعمار كهن نقش نيروى نظامى محورى و اساسى است.
14. در استعمار نو، حكومتهاى زير سلطه قدرت خويش را از طريق نظام سلطهگر كسب و به همان اندازه كه در مقابل نظام سلطهگر، رام و مطيعاند، عليه ملت خود، با شدت و خشونت برخورد مىكنند عوامل بومى وابسته، به ويژه حاكمان به شدت، در پى ترويج شيوه زندگى و آداب و رسوم فرهنگ سلطهگر در ميان ملت خود بودند.(15)
نقاط ضعف استعمار نئوكلاسيك
سياست نئوكلانيستى يا استعمار نو، اگرچه از تلفات زياد نيروهاى كشور سلطهگر در امان بود؛ اما اشكالات زيادى داشت. از جمله:
1. نيروهاى مزدور و وابسته بومى، به دليل فقدان پايگاه مردمى، معمولاً با كودتا، روشهاى نامشروع و غيرقانونى، زمام امور را به دست مىگرفتند سازماندهى كودتا تا هزينههاى مالى و حيثيتى بسيارى را بر سلطهگران تحميل مىكرد.
2. ماهيت مزدورانى كه زمام امور ملتها را در دست مىگرفتند، خيلى زود بر ملتها آشكار مىگشت. از اين رو، چارهاى نداشتند جز آن كه با ديكتاتورى و خفقان حكومت كنند. اين امر سلطهگران را با تضاد و تعارض روبرو مىساخت؛ زيرا دفاع از ديكتاتورهاى مستبد، با شعار طرفدارى از حقوق بشر، دموكراسى، ليبراليسم، كرامت انسان و... منافات داشت.
3. وابستگى حاكمان و استبداد و ديكتاتورى آنان سبب بسيج تودههاى مردمى عليه استبداد داخلى و استعمار خارجى، بر محور كسب استقلال و آزادى مىگرديد(16).
دوره سوم: استعمار فرانو
استعمار فرانو و سلطهگرى نوين، مبتنى بر ايجاد تغيير در جهانبينى، فرهنگ، باورها، بينشها، رفتار نگرشهاى سياسى با هدف تغيير نامرئى و نامحسوس هويت ملتها، پايهريزى گرديده است. سست كردن پايههاى وحدت ملى، تشديد اختلافات داخلى، بىتفاوت ساختن مردم، از مهمترين محورهاى القايى استعمار فرانو است. استراتژيستهاى نظام سلطه و طراحان سياستهاى استعمارى، با بهرهگيرى از تكنولوژىهاى پيشرفته و فناورىهاى مدرن اطلاعاتى و ارتباطى، در پى تأثيرگذارى بر مبانى اعتقادى و رفتار مذهبى و ملى مردم هستند.
در دوران استعمار كهن و استعمار نو، امكان تأثيرگذارى مستقيم بر افكار عمومى كمتر بود. اين امكان اكنون با رشد و توسعه فناورى بيشتر پديد آمده است.(17)
مشخصات استعمار فرانو
رشد و توسعه تكنولوژى در آغاز قرن 21 و هزاره سوم ميلادى، فضايى نوين را بر جهان حاكم ساخته است كه ويژگىهاى آن عبارتند از:
1. كاهش كنترل حكومتها بر ملتها
در طول تاريخ، تمامى حكومتها و نظامهاى سياسى مىتوانستند جوامع تحت حاكميت خود را متناسب با سليقه و مصالح خود اداره كنند؛ و براساس خواست حكومتكنندگان حركت كنند؛ موضوعاتى را در جامعه اشاعه دهند يا مانع از ترويج موضوعات ديگر شوند. دولتها از اختيارات لازم برخوردار بودند و مىتوانستند تصميم بگيرند كه چه اخبار و اطلاعاتى بايد در اختيار مردم قرار گيرد و چه اخبار و اطلاعاتى پخش نشود.
از سوى ديگر، بيگانگان نيز امكان تأثيرگذارى مستقيم بر افكار عمومى ملتها را نداشتند؛ مگر اينكه كشورى را به اشغال خود درآورده و با در اختيار گرفتن زمام امور، جوامع تحت اشغال خود را متناسب با خواست خود اداره كنند و برخى از اخبار و اطلاعات را در جامعه پخش كنند يا مانع پخش برخى اخبار شوند يا براساس سياست نئوكلانيستى، مزدوران خود را بر مقدرات ملتى حاكم كنند و آنان در راستاى اهداف نظامهاى سلطهگر، به افكار عمومى شكل دهند.
در اواخر دوران استعمار كهن و نو مهمترين ابزار تأثيرگذارى راديو بود. راديو نيز نتوانست قرنطينههاى اطلاعاتى فرهنگى سياسى حكومتها را بشكند؛ زيرا با ارسال پارازيت، قابل كنترل گرديد؛ ليكن در دوران نوين، با اختراع ماهواره، اينترنت، كامپيوتر و تكنولوژىهاى جديد مخابراتى و توسعه ICTو IT و شبكههاى راديو تلويزيونى، كشورهاى توسعه يافته غرب و صاحبان تكنولوژى اين توانايى را به دست آورند كه بدون هيچ مانعى، به طور مستقيم، با دورترين نقاط جهان، ارتباط برقرار كنند؛ قرنطينههاى سياسى و تبليغاتى حكومتها را بشكنند و خارج از كنترل دولتها، بر افكار عمومى ملتها، تأثير مستقيم بگذارند. اين امر تحولاتى ژرف در مناسبات سياسى، فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى جهان پديد آورده است.(18)
برچسبها:
اخبار مرتبط
در
خبرگزاری مهر - "پائول کین" متخصص علوم رایانه ای در انگلستان یکی از هفت نفر در سراسر جهان است که مسئولیت خاموش و روشن کردن اینترنت را در شرایط بحرانی به عهده اش گذاشته اند.
"پائول کین" مدیر اجرایی شرکت اینترنتی CommunityDNS یکی از هفت نفری است که به کلید روشن و خاموش کردن اینترنت جهان دسترسی دارد تا به این شکل در صورتی که شبکه جهانی اینترنت به واسطه حملات تبهکارانه مورد هجوم جدی قرار گرفت بتواند برای جلوگیری از وقوع رویدادی جبران ناپذیر اینترنت را خاموش و روشن کند.
این کلید در واقع دو کارت هوشمند مجهز به کد امنیتی بسیار قوی است. در صورتی اینترنت دچار اختلال شود "کین" به همراه پنج نفر از دیگر از کلیدداران اینترنت (حضور هر هفت نفر ضروری نیست) باید به منطقه ای ایمن در ایالات متحده سفر کند تا با یکی کردن کلیدهای اینترنت، شبکه جهانی را خاموش و دوباره روشن کنند.
در صورتی که هر یک از کلیددارهای اینترنت نتواند به این مکان فوق سری سفر کنند، تعدادی کلیدهای اضافه در محل نگهداری می شوند که توسط افرادی جایگزین مورد استفاده قرار گیرند.
بر اساس گزارش تلگراف، "کین" با رد ایده استفاده از یک کلید برای فعال سازی مجدد اینترنت می گوید چنین کاری می تواند منجر به تجزیه شدن اینترنت شود زیرا اروپا اجازه حفظ این کلید را به آمریکا نمی دهد، خاورمیانه اجازه این کار را به اروپا نخواهد داد و آمریکا نیز کلا اجازه حفظ چنین کلیدی را به هیچ کس نخواهد داد.
"پائول کین" مدیر اجرایی شرکت اینترنتی CommunityDNS یکی از هفت نفری است که به کلید روشن و خاموش کردن اینترنت جهان دسترسی دارد تا به این شکل در صورتی که شبکه جهانی اینترنت به واسطه حملات تبهکارانه مورد هجوم جدی قرار گرفت بتواند برای جلوگیری از وقوع رویدادی جبران ناپذیر اینترنت را خاموش و روشن کند.
این کلید در واقع دو کارت هوشمند مجهز به کد امنیتی بسیار قوی است. در صورتی اینترنت دچار اختلال شود "کین" به همراه پنج نفر از دیگر از کلیدداران اینترنت (حضور هر هفت نفر ضروری نیست) باید به منطقه ای ایمن در ایالات متحده سفر کند تا با یکی کردن کلیدهای اینترنت، شبکه جهانی را خاموش و دوباره روشن کنند.
در صورتی که هر یک از کلیددارهای اینترنت نتواند به این مکان فوق سری سفر کنند، تعدادی کلیدهای اضافه در محل نگهداری می شوند که توسط افرادی جایگزین مورد استفاده قرار گیرند.
بر اساس گزارش تلگراف، "کین" با رد ایده استفاده از یک کلید برای فعال سازی مجدد اینترنت می گوید چنین کاری می تواند منجر به تجزیه شدن اینترنت شود زیرا اروپا اجازه حفظ این کلید را به آمریکا نمی دهد، خاورمیانه اجازه این کار را به اروپا نخواهد داد و آمریکا نیز کلا اجازه حفظ چنین کلیدی را به هیچ کس نخواهد داد.
برچسبها:
اخبار مرتبط
در
به گزارش مشرق، نشریه "اکونومیست" در مقدمه گزارش تحقیقاتی خود که اخیرا منتشر شده است اینگونه مینویسد: در ژوئن 1982، اوج جنگ سرد، یک ماهواره اعلام خطر آمریکایی انفجار عظیمی را در سیبری شناسایی کرد.
آیا موشکی شلیک شده بود؟ یک آزمایش اتمی بود؟ به نظر میرسد که یک انفجار در خطوط انتقال گاز شوروی بود. علت آن نقص در سیستم کنترل کامپیوتریی بود که جاسوسان شوروی از یک شرکت کانادایی دزدیده بودند. بر اساس خاطرات "توماس رید"، از فرماندهان سابق نیروی هوایی آمریکا، آنها نمیدانستند که سیا نرمافزار آن را طوری دستکاری کرده بود که "پس از مدتی از کنترل خارج شده و سرعت پمپها و تنظیمات دریچهها را به حالتی برگرداند که باعث افزایش فشار تا حدی بسیار فراتر از میزان تحمل اتصالات لولهها بشود." به گفته او، نتیجهی این کار "بزرگترین انفجار و آتش غیر اتمی بود که تاکنون از فضا مشاهده شده بود."
این یکی از اولین نمایشات قدرت یک "بمب منطقی" (Logic bomb) بود. اکنون پس از سه دهه، که سیستمهای کامپیوتری حساس زیادی به اینترنت متصل شدهاند، آیا دشمنان میتوانند از بمبهای منطقی مثلا برای قطع کردن برق از آن سوی دنیا استفاده کنند؟ آیا تروریستها و هکرها میتوانند با رخنه در سیستمهای تجاری کامپیوتری "والاستریت" باعث یک آشوب مالی گردند؟ و با توجه به اینکه چیپهای کامپیوتری و نرمافزارها به صورت جهانی تولید میشوند، آیا یک قدرت خارجی میتواند تجهیزات پیشرفته نظامی را به باگهای کامپیوتری آلوده سازد؟ یک مقام ارشد نظامی میگوید: "این موضوع مرا تا حد مرگ میترساند."
این گزارش میافزاید: پس از زمین، دریا، هوا و فضا، جنگ وارد حوزه پنجم شده است: فضای سایبری (مجازی). "باراک اوباما"، زیرساخت دیجیتال آمریکا را یک "دارایی ملی راهبردی" اعلام کرده و "هاوارد اشمیت" (Howard Schmidt)، رئیس سابق امنیت مایکروسافت، را به عنوان مشاور امنیت سایبری خود منصوب کرده است. در ماه می پنتاگون فرماندهی سایبری خود را به ریاست ژنرال "کیت الکساندر" (Keith Alexander)، مدیر آژانس امنیت ملی (NSA)، راهاندازی کرد. وظیفه او انجام "عملیات همهجانبه برای دفاع از شبکههای نظامی آمریکا و حمله به سیستمهای کشورهای دیگر است." اما اینکه دقیقا چگونه و بر اساس چه قوانینی، هنوز یک راز است.
انگلیس نیز یک تشکیلات امنیت سایبری، و یک "مرکز عملیاتها" در GCHQ، که معادل NSA در انگلستان است، راهاندازی کرده است. چین از "پیروزی در جنگهای اطلاعاتی تا میانه قرن بیستویکم" دم میزند. بسیاری از کشورهای دیگر از جمله روسیه، اسرائیل و کره شمالی در حال سازماندهی برای جنگهای سایبری هستند. ایران به خاطر دارا بودن دومین ارتش سایبری دنیا به خود میبالد.
•جنگ سایبری چگونه خواهد بود؟
نویسنده این گزارش با اشاره به چگونگی جنگهای سایبری در دنیا مینویسد: "ریچارد کلارک" (Richard Clarke)، کارمند سابق کاخ سفید و مسئول ضد تروریسم و امنیت سایبری، در کتاب جدید خود یک فروپاشی فاجعهبار در 15 دقیقه را به تصویر کشیده است. باگهای کامپیوتری باعث به هم خوردن سیستمهای ایمیل نظامی میشوند؛ پالایشگاهها و خطوط انتقال نفت منفجر میشوند؛ سیستمهای کنترل ترافیک هوایی دچار فروپاشی میشوند؛ قطارهای مترو از خط خارج میشوند؛ اطلاعات مالی مغشوش میشوند؛ شبکه برق در شرق آمریکا قطع میشود؛ ماهوارهها از مدار چرخش خود خارج میشوند. با کمیاب شدن غذا و اتمام پول، جامعه به زودی از هم میپاشد. بدتر از همه، هویت مهاجمان ممکن است یک راز باقی بماند.
از نظر مایک مککانل (Mike McConnell)، از روسای سابق سازمان جاسوسی، آثار یک جنگ سایبری تمام عیار خیلی شبیه یک جنگ هستهای است. وی میگوید: "جنگ سایبری هماکنون آغاز شده است و ما داریم آن را میبازیم."
اما آقای اشمیت مخالف این موضوع است و معتقد است چنین جنگی در کار نیست. بروس اشنایر (Bruce Schneier)، یک کارشناس در زمینه امنیت صنعت IT، کسانی چون آقای مک کلارک را که دید امنیتی به همه چیز دارند، به ایجاد وحشت متهم میکند. او میگوید: "جنگ سایبری مسلما بخشی از تمام جنگهای آتی خواهد بود، اما انجام یک حمله بسیار مخرب علیه آمریکا، هم مشکل است و هم به جز در زمینه یک جنگ واقعی عملی نیست، و در هر دو صورت مرتکب این حمله مشخص خواهد بود."
این مقاله میافزاید: از نظر مقامات بالا، فنآوری کامپیوتر هم موهبت است و هم یک مصیبت. بمبها با ماهوارههای GPS هدایت میشوند؛ هواپیماهای بدون سرنشین از آن سوی دنیا هدایت میشوند؛ هواپیماهای جنگنده و رزمناوها اکنون مراکز عظیم پردازش اطلاعات هستند؛ یک یک سرباز پیاده معمولی نیز به شبکه وصل هستند. با این حال، ارتباط رو به رشد در بستر یک اینترنت ناامن، راههای یک حمله الکترونیکی را چند برابر میکند؛ و وابستگی فزاینده به کامپیوترها، آسیبی که از سوی آنها میتواند وارد شود، را افزایش میدهد.
بنا بر این گزارش، اینترنت از طریق چند تکه کردن دادهها و ارسال آنها از مسیرهای مختلف میتواند جلوی از دست رفتن بخشهای بزرگی از شبکه را بگیرد. با این وجود، قسمتهایی از زیرساخت دیجیتال جهانی خیلی شکنندهتر است. بیش از نُه دهم ترافیک اینترنت از طریق کابلهای فیبر نوری زیر دریا عبور میکند، و این کابلها در چند نقطه از جمله اطراف نیویورک، دریای سرخ یا تنگه لوزون (Luzon strait) در فیلیپین، به طرز خطرناکی با همدیگر مجتمع میشوند. ترافیک اینترنت تنها با 13 کلاستر (خوشه) از سرورهای "نام دامنه"، که بالقوه آسیبپذیر هستند، هدایت میشود. خطرهای دیگری هم در راه هستند: مناطقی از آفریقا که تحت کنترل ضعیف حکومتها قرار دارند، در حال وصل شدن به کابلهای فیبر نوری هستند، که این کار احتمالا مامنهای جدیدی برای مجرمان سایبری بوجود خواهد آورد. این در حالی است که گسترش اینترنت همراه نیز ابزار حمله جدیدی را به ارمغان خواهد آورد.
اینترنت برای راحتی و اطمینان طراحی شد، نه برای امنیت. با این حال، با متصل کردن دنیا به یکدیگر، باغ و جنگل را در هم آمیخته است (کنایه از مشخص نبودن مرز بین محیط امن و ناامن). در فضای سایبری گذرنامهای لازم نیست. و در حالیکه مرزهای ملی پلیسها را محدود میسازند، مجرمان آزادانه پرسه میزنند. دولتهای متخاصم دیگر در آن سوی اقیانوس نیستند، بلکه درست در پشت دیوار آتش قرار دارند. افرار شرور میتوانند هویت و مکان خود را پنهان کنند، خود را فردی دیگر جا بزنند و با دغلکاری مسیر خود را به ساختمانهایی که ثروت دیجیتال عصر الکترونیک، یعنی پول، اطلاعات شخصی و داراییهای فکری، در آنها نگهداری میشود باز کنند.
آقای اوباما رقم یک تریلیون دلار را به عنوان خسارت جرایم سایبری (حیطهای بزرگتر از قاچاق مواد مخدر) در سال گذشته عنوان کرده است، هر چند چنین ارقامی بحثبرانگیز هستند. بانکها و شرکتهای دیگر دوست ندارند اذعان کنند که چقدر اطلاعات از دست دادهاند. تنها در سال 2008، شرکت مخابراتی Verizon در بررسیهای انجام شده برای مشتریانش، از دست دادن 285 میلیون اطلاعات شخصی، شامل جزئیات حساب بانکی و کارت اعتباری را اعلام کرد.
بر طبق برآورد شرکت امنیتی سیمانتک، حدود نه دهم از 140 میلیارد ایمیلی که روزانه ارسال میشوند، هرزنامه (اسپم) هستند؛ از این بین، %16 حاوی کلاهبرداریهای مالی، از جمله حملات "Phishing"، هستند که سعی در اغفال گیرندگان برای دادن جزئیات حساب بانکی یا رمزهایشان دارند. مقدار اطلاعاتی که امروزه به صورت آنلاین در مورد افراد وجود دارد، حمله به یک کامپیوتر از طریق ساختن یک ایمیل که خیلی شبیه یک ایمیل شناخته شده و مورد اطمینان است را از همیشه راحتتر ساخته است. این کار به "spear phishing" معروف است.
هکرها و ویروسنویسهای شهرتباز که زمانی کامپیوترها را محض سرگرمی هک میکردند، جای خود را به گروههای مجرمی دادهاند که اکنون به دنبال سرقت اطلاعات هستند. "گرگ دی" (Greg Day) از شرکت مک آفی، عرضه کننده محصولات امنیتی در حوزهی IT، میگوید: "قبلا در هک کردن ایجاد سروصدا مهم بود؛ اما اکنون ساکت ماندن مهم است." هکرها به تولیدکنندگان بدافزارها (ویروس، کرم و تروجان) برای دیگران تبدیل شدهاند. وبسایتها اکنون به ابزاری مطلوب جهت اشاعه بدافزارها تبدیل شدهاند و علت آن تا حدودی این است که افراد ناآگاه از طریق هرزنامهها یا لینکهایی که از طریق شبکههای اجتماعی به آنها فرستاده میشوند، به این سایتها هدایت میگردند. همچنین سایتهایی که از طراحی ضعیفی برخوردارند، اغلب دریچهای به اطلاعات ارزشمند هستند.
بدافزارها معمولا برای سرقت رمزهای عبور و دادههای دیگر، یا برای باز کردن یک "در پنهانی" به یک کامپیوتر جهت گرفتن کنترل آن از خارج، استفاده میشوند. این کامپیوترهای به اصطلاح "زامبی" میتوانند به هزاران کامپیوتر دیگر (اگر نگوییم میلیونها) در سراسر دنیا متصل شوند و یک "باتنت" (botnet) بوجود بیاورند. تعداد دستگاههای آلوده در سراسر جهان تا 100 میلیون برآورد میشود. باتنتها برای ارسال هرزنامه، گسترش بدافزار یا انجام حملات DDOS (distributed denial-of-service) استفاده میشوند که هدفشان کُند کردن کامپیوتر از طریق اعمال یک اضافه بار متشکل از درخواستهای قلابی بیشمار است.
• چین متهم به دزدیدن جزئیات طبقهبندی شده جنگنده F-35 میباشد
این گزارش با اشاره به آزادی جاسوسان در فضای مجازی مینویسد: تبهکاران معمولا به دنبال طعمههای آسان هستند. اما دولتها میتوانند حقههای هکرها، نظیر spear phishing، را با سیستمهای اطلاعاتی، قدرت محاسباتی و شکیبایی تلفیق کنند تا به اهدافی چون شناسایی یک هدف، شکستن کدها و کلمات عبور، و بررسی یک سیستم تا زمان یافتن یک نقطه ضعف (که معمولا یک انسان جایز الخطا است) نائل شوند. "استیون چابینسکی" (StevenChabinsky)، یک مقام ارشد FBI و مسئول امنیت سایبری، اخیرا عنوان کرد که "با داشتن زمان، انگیزه و پول کافی، یک دشمن همیشه قادر به نفوذ به یک سیستم هدف خواهد بود."
جاسوسان سنتی هنگام اقدام به قاچاق کپی اسناد با خطر دستگیری یا اعدام مواجه بودند. اما کسانی که در فضای سایبری اقدام به این کار میکنند با چنین خطری مواجه نیستند. یک مقام ارشد نظامی آمریکا میگوید: "یک جاسوس ممکن بود بتواند تعدادی کتاب باارزش را بدزدد، اما آنها اکنون تمام کتابخانه را خالی میکنند. و اگر قفسهها را دوباره پر کنید، مجددا آنها را خواهند دزدید."
در این راستا چین جزو کشورهایی است که به جاسوسی گسترده، حمله به کامپیوترهای پیمانکاران دفاعی غربی و ظاهرا دزدیدن جزئیات طبقهبندی شده جنگنده F-35، نکته اتکای آینده نیروی هوایی آمریکا، متهم شده است. در پایان 2009 این کشور سایت گوگل و تعداد زیادی از شرکتهای IT را هدف قرار داد. کارشناسان یک مرکز آزمایش برد سایبری در مریلند، که توسط شرکت لاکهید مارتین (یکی از پیمانکاران دفاعی ارتش آمریکا) ساخته شده، میگویند: "دفع تهدیدات مداوم پیشرفته از میان کاوشهای جزئی بیشماری که در شبکههای این شرکت صورت میگیرند، کار مشکلی است. بعضی اوقات هکرها سعی میکنند اطلاعات را به آرامی و به صورت پنهان از طریق ترافیک عادی اینترنت بیرون بکشند. بعضی اوقات هم سعی کردهاند با جا گذاشتن یک حافظه (memory stick) آلوده در پارکینگ خودرو، به امید اینکه کسی آن را به کامپیوتر خود متصل کند، وارد شبکه شوند. حتی ایمیلهای طبقهبندی نشده میتوانند حاوی اطلاعاتی با ارزش در مورد پروژههای در حال توسعه باشند."
"جیم لوئیس" (Jim Lewis) از مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی در واشنگتن دیسی میگوید: "جاسوسی سایبری بزرگترین فاجعه اطلاعاتی پس از گم شدن اسرار هستهای در اواخر دهه 1940 است." جاسوسی احتمالا خطر عاجلی است که پیش روی غرب قرار دارد، گم شدن دانش فنی باعث کاهش اهمیت اقتصادی آن شده، و آن را از لحاظ نظامی نیز به یک ابزار کند تبدیل میسازد.
جاسوسان غربی فکر میکنند چین سمجترین و بیحیاترین جاسوسان سایبری را به کار میگیرد، اما جاسوسان روسی احتمالا خبرهتر و زیرکتر هستند. از نظر آنان NSA آمریکا و GCHQ انگلیس هنوز بهترین هستند، و شاید به همین خاطر باشد که کشورهای غربی تا همین اواخر مایل نبودند که با صدای بلند از جاسوسی کامپیوتری گله کنند.
در ادامه این گزارش تحقیقاتی آمده است: قدم بعدی پس از نفوذ به شبکهها جهت سرقت اطلاعات، مختل کردن یا دستکاری آنها است. مثلا چنانچه اطلاعات اهداف نظامی مورد حمله قرار بگیرند، موشکهای بالستیک بیفایده خواهند بود. آنهایی که بازیهای جنگی انجام میدهند از توانایی خود برای "تغییر مهرههای قرمز و آبی" دم میزنند. یعنی کاری میکنند که نیروهای خودی (آبی) دشمن (قرمز) به نظر برسند و برعکس.
"ژنرال الکساندر" میگوید: "پنتاگون و NSA همکاری در زمینه جنگ سایبری را در اواخر سال 2008 پس از "یک نفوذ جدی به شبکههای طبقهبندی شده" آغاز کردند."
آقای لوئیز میگوید: "این جریان به نفوذ در شبکه فرماندهی مرکزی، که وظیفه نظارت بر جنگهای عراق و افغانستان را بر عهده دارد، مربوط میشود. یک هفته طول کشید تا فرد نفوذگر را از شبکه خارج کنند. هیچکس نمیداند چه خساراتی وارد شده است. اما اندیشه حضور پنهانی یک دشمن در سیستمهای نبرد، مقامات ارشد را گوش بزنگ ساخته است."
یک مهاجم ممکن است دوست داشته باشد دنبال اطلاعات طبقهبندی نشده سیستمهای تامین تدارکات نظامی، یا حتی زیرساختهای غیرنظامی برود. از بین رفتن اطمینان به دادههای مالی میتواند باعث یک انقلاب اقتصادی بشود. نگرانی بزرگتر از آن حمله به شبکه توزیع برق است. شرکتهای نیرو تمایلی به نگهداری قطعات یدکی گرانقیمت مولدها، که تعویض آنها میتواند ماهها طول بکشد، ندارند. مولدهای اضطراری دیزلی نمیتوانند کاهش برق شبکه را جبران کنند، و نیز نمیتوانند تا ابد کار کنند. بدون برق و دیگر خدمات حیاتی، سیستمهای مخابراتی و خودپردازها از کار میافتند. برخی تخمین میزنند که قطعی برق به مدت تنها چند روز، باعث آغاز آبشاری از خسارات اقتصادی خواهد شد.
کارشناسان در مورد آسیبپذیری سیستمهای اداره کارخانههای صنعتی، موسوم به "کنترل نظارتی و جمعآوری دادهها" (SCADA) با یکدیگر توافق ندارند. با این حال هر روز تعداد بیشتری از اینها به اینترنت متصل شده و خطر یک حمله از راه دور را افزایش میدهند. "شبکههای هوشمند"، که اطلاعات راجع به مصرف انرژی را به کامپیوترها منتقل میکنند، بهعنوان راههایی برای کاهش اتلاف انرژی گسترش مییابند. اما همچنین باعث افزایش نگرانیهای امنیتی در مورد کارهای مجرمانه (مثلا دست بردن در صورت حسابها) و نیز قرار گرفتن شبکههای SCADA در معرض حمله میشوند.
ژنرال الکساندر به تلاش برخی نفوذگران برای حمله به سیستمها جهت خرابکاری از راه دور اشاره کرده است. اما آنچه دقیقا در شرف وقوع است نامشخص است: "آیا خارجیها تنها برای شناسایی در حال پرسه زدن در سیستمهای SCADA هستند، یا میخواهند درهای پنهانی برای استفاده آتی بگشایند؟" یک مقام ارشد نظامی آمریکا گفت: "اگر کشوری را در حال کار گذاشتن "بمبهای منطقی" در شبکه توزیع برق پیدا کنیم، این کار ما را به اندازه بحران موشکی کوبا تحریک خواهد کرد."
• استونی، گرجستان و جنگ وب اول
نویسنده این نشریه در ادامه گزارش خود با اشاره به چگونگی تاسیس مرکز برتری ناتو برای جنگ سایبری مینویسد: تفکر جدی در مورد ابعاد تاکتیکی و قانونی جنگ سایبری در یکی از کشورهای سابق بلوک شوروی، یعنی استونی، که هم اینک مقر "مرکز برتری" ناتو برای جنگ سایبری است، در حال صورت گرفتن است. این مرکز در پاسخ به آنچه که جنگ وب اول شناخته شده است، تاسیس شد. این جنگ یک حمله Dos سازماندهی شده علیه سرورهای اینترنتی حکومت، رسانهها و بانکهای استونی بود که در سال 2007 در واکنش به برداشتن یک یادبود جنگی مربوط به دوران شوروی از مرکز تالین صورت گرفت. این کار بیش از اینکه یک جنگ سایبری باشد یک شورش سایبری بود، اما استونی را مجبور کرد کمابیش خود را از اینترنت جدا کند.
حملات مشابهی که سال بعد در خلال جنگ روسیه با گرجستان صورت گرفتند، تهدیدآمیزتر بودند، زیرا به نظر میرسید با پیشروی ارتش روسیه هماهنگ میشدند. وبسایتهای حکومت و رسانهها از کار افتاده و خطوط تلفن مختل شدند. این کار توانایی گرجستان برای مطرح کردن وضعیت خود در سطح بینالمللی را فلج کرد.
وبسایت "میخائیل ساکاشویلی"، رئیس جمهور گرجستان، ناچارا به یک سرور آمریکایی متصل شد تا بهتر بتواند با حملات مقابله نماید. کارشناسان استونی به گرجستان اعزام شدند تا به آنها کمک کنند.
این مقاله در ادامه میافزاید: بسیاری تصور میکنند که هر دوی این حملات از سوی کرملین راهاندازی شده بودند. اما بررسیها تنها به هکرهای روسی و باتنتها منتهی شدند. بسیاری از کامپیوترهای مهاجم در کشورهای غربی قرار داشتند. مسائل گستردهتری نیز وجود دارند: آیا حمله سایبری به استونی، یک عضو ناتو، یک حمله نظامی محسوب میشد و آیا متحدان باید از آن دفاع میکردند؟ و آیا کمک استونی به گرجستان، که عضو ناتو نیست، خطر کشاندن استونی، و به همراه آن ناتو، به جنگ را در بر نداشت؟
چنین سوالاتی مباحثاتی را در مورد "مفهوم راهبردی" جدید ناتو، که قرار است اواخر امسال اتخاذ شود، بوجود میآورد. هیئتی از کارشناسان به ریاست "مادلین آلبرایت"، وزیر خارجه پیشین آمریکا، در ماه می گزارش دادند که حملات سایبری جزو محتملترین تهدیدات علیه متحدین قرار دارند. به گزارش این هیئت، حمله برجسته بعدی "میتواند باعث از کار افتادن یک کابل فیبر نوری شود" و ممکن است آنقدر جدی باشد که بر اساس مفاد دفاع متقابل در بند پنج، سزاوار یک پاسخ باشد.
در جلسه رسیدگی به تایید صلاحیت ژنرال الکساندر، سناتورها چندین سوال از وی پرسیدند. آیا وی سلاحهای سایبری تهاجمی قابلتوجهی خواهد داشت؟ آیا اینها ممکن است دیگران را به پیروی از این الگو تشویق نماید؟ برای دادن "پاسخ متقابل" به یک مهاجم، تا چه حد باید در مورد هویتش اطمینان حاصل کنید؟ پاسخ این سوالات به یک متمم طبقهبندی شده محدود گردید. در کل ژنرال گفت: "در این مورد که چه چیز مصداق جنگ سایبری است، رئیسجمهور تصمیم خواهد گرفت؛ و اگر آمریکا در فضای سایبری با قدرت پاسخ بدهد، این کار مطابق قوانین جنگ و اصول الزام نظامی، فرق گذاشتن، و تناسب خواهد بود."
روند هفت ماهه تایید صلاحیت ژنرال الکساندر نشانه بیمهایی است که سناتورها از درآمیختن وظایف نظامی و جاسوسی، نظامیسازی فضای سایبری، و ترس از نقض حریم خصوصی آمریکاییها احساس میکنند. فرماندهی سایبری تنها از دامنه نظامی "mil" حفاظت خواهد کرد. حفاظت از دامنههای حکومتی "gov" و زیرساخت شرکتی "com" به ترتیب بر عهده وزارت امنیت داخلی و شرکتهای خصوصی (با حمایت فرماندهی سایبری) خواهند بود.
یک مقام ارشد نظامی میگوید: "اولویت ژنرال الکساندر بهبود دفاع از شبکههای نظامی خواهد بود." یک شخص برجسته دیگر تردیدهایی را در مورد تهاجم سایبری مطرح کرده است. وی میگوید: "انجام چنین کاری در یک زمان بخصوص سخت است. اگر یک حمله سایبری به عنوان یک سلاح نظامی مورد استفاده قرار بگیرد، شما به یک زمان و تاثیر قابل پیشبینی نیاز خواهید داشت. اگر برای جاسوسی از آن استفاده میکنید، اهمیتی ندارد، میتوانید منتظر بمانید." وی تلویحا عنوان میکند که سلاحهای سایبری عمدتا میتوانند به عنوان ضمیمهای برای جنگهای متعارف در عرصه محدود مورد استفاده قرار بگیرند.
چینیها نیز ممکن است همین فکر را داشته باشند. بر اساس یک گزارش در دکترین جنگ سایبری این کشور، که برای کمیسیون بازنگری اقتصادی و امنیتی آمریکا - چین نوشته شده است، چین از سلاحهای سایبری نه برای شکست آمریکا، بلکه صرفا برای کند کردن نیروهای آن به اندازهای که بتواند تایوان را بدون توسل به جنگ واقعی بگیرد، استفاده خواهد کرد.
•آخرالزمان یا عدم تقارن؟
در ادامه این مقاله با اشاره به این موضوع که بازدارندگی در جنگ سایبری به مراتب نامعینتر از مثلا، راهبرد اتمی است مینویسد: در این جنگ تخریبی که مورد تایید دوطرف باشد، وجود ندارد؛ مرز جدا کننده بین عمل مجرمانه و جنگ مبهم است؛ و شناسایی کامپیوترهای مهاجم مشکل است چه برسد به اینکه بفهمیم انگشتان چه کسی روی صفحه کلید بوده است. نیاز نیست تلافی به فضای سایبری محدود گردد؛ تنها سیستمی که مسلما به اینترنت عمومی متصل نیست، زنجیره شلیک اتمی آمریکا است. با این حال، هدف محتمل استفاده از سلاحهای سایبری بهوجود آوردن یک آخرالزمان الکترونیکی نیست، بلکه صرفا یک ابزار جنگ محدود است.
در انتها نویسنده با اشاره به این مطلب که سلاحهای سایبری در دستان دولتهای بزرگ از بیشترین کارآیی برخوردارند مینویسد: اما از آنجا که این سلاحها ارزان هستند، میتوانند برای طرفهای ضعیف مفیدترین باشند. این سلاحها به خوبی به درد تروریستها میخورند. خوشبختانه شاید امثال القاعده از اینترنت بیشتر برای تبلیغات و ارتباطات استفاده کردهاند. شاید به این دلیل که آنها هنوز این توانایی را ندارند که مثلا باعث شوند یک پالایشگاه خود را منفجر کنند. یا شاید به این دلیل که فعلا خشونت و خونریزی عملیاتهای انتحاری را به ناشناسی خرابکاری کامپیوتری ترجیح میدهند، اما همیشه اینگونه نخواهد بود.
آیا موشکی شلیک شده بود؟ یک آزمایش اتمی بود؟ به نظر میرسد که یک انفجار در خطوط انتقال گاز شوروی بود. علت آن نقص در سیستم کنترل کامپیوتریی بود که جاسوسان شوروی از یک شرکت کانادایی دزدیده بودند. بر اساس خاطرات "توماس رید"، از فرماندهان سابق نیروی هوایی آمریکا، آنها نمیدانستند که سیا نرمافزار آن را طوری دستکاری کرده بود که "پس از مدتی از کنترل خارج شده و سرعت پمپها و تنظیمات دریچهها را به حالتی برگرداند که باعث افزایش فشار تا حدی بسیار فراتر از میزان تحمل اتصالات لولهها بشود." به گفته او، نتیجهی این کار "بزرگترین انفجار و آتش غیر اتمی بود که تاکنون از فضا مشاهده شده بود."
این یکی از اولین نمایشات قدرت یک "بمب منطقی" (Logic bomb) بود. اکنون پس از سه دهه، که سیستمهای کامپیوتری حساس زیادی به اینترنت متصل شدهاند، آیا دشمنان میتوانند از بمبهای منطقی مثلا برای قطع کردن برق از آن سوی دنیا استفاده کنند؟ آیا تروریستها و هکرها میتوانند با رخنه در سیستمهای تجاری کامپیوتری "والاستریت" باعث یک آشوب مالی گردند؟ و با توجه به اینکه چیپهای کامپیوتری و نرمافزارها به صورت جهانی تولید میشوند، آیا یک قدرت خارجی میتواند تجهیزات پیشرفته نظامی را به باگهای کامپیوتری آلوده سازد؟ یک مقام ارشد نظامی میگوید: "این موضوع مرا تا حد مرگ میترساند."
این گزارش میافزاید: پس از زمین، دریا، هوا و فضا، جنگ وارد حوزه پنجم شده است: فضای سایبری (مجازی). "باراک اوباما"، زیرساخت دیجیتال آمریکا را یک "دارایی ملی راهبردی" اعلام کرده و "هاوارد اشمیت" (Howard Schmidt)، رئیس سابق امنیت مایکروسافت، را به عنوان مشاور امنیت سایبری خود منصوب کرده است. در ماه می پنتاگون فرماندهی سایبری خود را به ریاست ژنرال "کیت الکساندر" (Keith Alexander)، مدیر آژانس امنیت ملی (NSA)، راهاندازی کرد. وظیفه او انجام "عملیات همهجانبه برای دفاع از شبکههای نظامی آمریکا و حمله به سیستمهای کشورهای دیگر است." اما اینکه دقیقا چگونه و بر اساس چه قوانینی، هنوز یک راز است.
انگلیس نیز یک تشکیلات امنیت سایبری، و یک "مرکز عملیاتها" در GCHQ، که معادل NSA در انگلستان است، راهاندازی کرده است. چین از "پیروزی در جنگهای اطلاعاتی تا میانه قرن بیستویکم" دم میزند. بسیاری از کشورهای دیگر از جمله روسیه، اسرائیل و کره شمالی در حال سازماندهی برای جنگهای سایبری هستند. ایران به خاطر دارا بودن دومین ارتش سایبری دنیا به خود میبالد.
•جنگ سایبری چگونه خواهد بود؟
نویسنده این گزارش با اشاره به چگونگی جنگهای سایبری در دنیا مینویسد: "ریچارد کلارک" (Richard Clarke)، کارمند سابق کاخ سفید و مسئول ضد تروریسم و امنیت سایبری، در کتاب جدید خود یک فروپاشی فاجعهبار در 15 دقیقه را به تصویر کشیده است. باگهای کامپیوتری باعث به هم خوردن سیستمهای ایمیل نظامی میشوند؛ پالایشگاهها و خطوط انتقال نفت منفجر میشوند؛ سیستمهای کنترل ترافیک هوایی دچار فروپاشی میشوند؛ قطارهای مترو از خط خارج میشوند؛ اطلاعات مالی مغشوش میشوند؛ شبکه برق در شرق آمریکا قطع میشود؛ ماهوارهها از مدار چرخش خود خارج میشوند. با کمیاب شدن غذا و اتمام پول، جامعه به زودی از هم میپاشد. بدتر از همه، هویت مهاجمان ممکن است یک راز باقی بماند.
از نظر مایک مککانل (Mike McConnell)، از روسای سابق سازمان جاسوسی، آثار یک جنگ سایبری تمام عیار خیلی شبیه یک جنگ هستهای است. وی میگوید: "جنگ سایبری هماکنون آغاز شده است و ما داریم آن را میبازیم."
اما آقای اشمیت مخالف این موضوع است و معتقد است چنین جنگی در کار نیست. بروس اشنایر (Bruce Schneier)، یک کارشناس در زمینه امنیت صنعت IT، کسانی چون آقای مک کلارک را که دید امنیتی به همه چیز دارند، به ایجاد وحشت متهم میکند. او میگوید: "جنگ سایبری مسلما بخشی از تمام جنگهای آتی خواهد بود، اما انجام یک حمله بسیار مخرب علیه آمریکا، هم مشکل است و هم به جز در زمینه یک جنگ واقعی عملی نیست، و در هر دو صورت مرتکب این حمله مشخص خواهد بود."
این مقاله میافزاید: از نظر مقامات بالا، فنآوری کامپیوتر هم موهبت است و هم یک مصیبت. بمبها با ماهوارههای GPS هدایت میشوند؛ هواپیماهای بدون سرنشین از آن سوی دنیا هدایت میشوند؛ هواپیماهای جنگنده و رزمناوها اکنون مراکز عظیم پردازش اطلاعات هستند؛ یک یک سرباز پیاده معمولی نیز به شبکه وصل هستند. با این حال، ارتباط رو به رشد در بستر یک اینترنت ناامن، راههای یک حمله الکترونیکی را چند برابر میکند؛ و وابستگی فزاینده به کامپیوترها، آسیبی که از سوی آنها میتواند وارد شود، را افزایش میدهد.
بنا بر این گزارش، اینترنت از طریق چند تکه کردن دادهها و ارسال آنها از مسیرهای مختلف میتواند جلوی از دست رفتن بخشهای بزرگی از شبکه را بگیرد. با این وجود، قسمتهایی از زیرساخت دیجیتال جهانی خیلی شکنندهتر است. بیش از نُه دهم ترافیک اینترنت از طریق کابلهای فیبر نوری زیر دریا عبور میکند، و این کابلها در چند نقطه از جمله اطراف نیویورک، دریای سرخ یا تنگه لوزون (Luzon strait) در فیلیپین، به طرز خطرناکی با همدیگر مجتمع میشوند. ترافیک اینترنت تنها با 13 کلاستر (خوشه) از سرورهای "نام دامنه"، که بالقوه آسیبپذیر هستند، هدایت میشود. خطرهای دیگری هم در راه هستند: مناطقی از آفریقا که تحت کنترل ضعیف حکومتها قرار دارند، در حال وصل شدن به کابلهای فیبر نوری هستند، که این کار احتمالا مامنهای جدیدی برای مجرمان سایبری بوجود خواهد آورد. این در حالی است که گسترش اینترنت همراه نیز ابزار حمله جدیدی را به ارمغان خواهد آورد.
اینترنت برای راحتی و اطمینان طراحی شد، نه برای امنیت. با این حال، با متصل کردن دنیا به یکدیگر، باغ و جنگل را در هم آمیخته است (کنایه از مشخص نبودن مرز بین محیط امن و ناامن). در فضای سایبری گذرنامهای لازم نیست. و در حالیکه مرزهای ملی پلیسها را محدود میسازند، مجرمان آزادانه پرسه میزنند. دولتهای متخاصم دیگر در آن سوی اقیانوس نیستند، بلکه درست در پشت دیوار آتش قرار دارند. افرار شرور میتوانند هویت و مکان خود را پنهان کنند، خود را فردی دیگر جا بزنند و با دغلکاری مسیر خود را به ساختمانهایی که ثروت دیجیتال عصر الکترونیک، یعنی پول، اطلاعات شخصی و داراییهای فکری، در آنها نگهداری میشود باز کنند.
آقای اوباما رقم یک تریلیون دلار را به عنوان خسارت جرایم سایبری (حیطهای بزرگتر از قاچاق مواد مخدر) در سال گذشته عنوان کرده است، هر چند چنین ارقامی بحثبرانگیز هستند. بانکها و شرکتهای دیگر دوست ندارند اذعان کنند که چقدر اطلاعات از دست دادهاند. تنها در سال 2008، شرکت مخابراتی Verizon در بررسیهای انجام شده برای مشتریانش، از دست دادن 285 میلیون اطلاعات شخصی، شامل جزئیات حساب بانکی و کارت اعتباری را اعلام کرد.
بر طبق برآورد شرکت امنیتی سیمانتک، حدود نه دهم از 140 میلیارد ایمیلی که روزانه ارسال میشوند، هرزنامه (اسپم) هستند؛ از این بین، %16 حاوی کلاهبرداریهای مالی، از جمله حملات "Phishing"، هستند که سعی در اغفال گیرندگان برای دادن جزئیات حساب بانکی یا رمزهایشان دارند. مقدار اطلاعاتی که امروزه به صورت آنلاین در مورد افراد وجود دارد، حمله به یک کامپیوتر از طریق ساختن یک ایمیل که خیلی شبیه یک ایمیل شناخته شده و مورد اطمینان است را از همیشه راحتتر ساخته است. این کار به "spear phishing" معروف است.
هکرها و ویروسنویسهای شهرتباز که زمانی کامپیوترها را محض سرگرمی هک میکردند، جای خود را به گروههای مجرمی دادهاند که اکنون به دنبال سرقت اطلاعات هستند. "گرگ دی" (Greg Day) از شرکت مک آفی، عرضه کننده محصولات امنیتی در حوزهی IT، میگوید: "قبلا در هک کردن ایجاد سروصدا مهم بود؛ اما اکنون ساکت ماندن مهم است." هکرها به تولیدکنندگان بدافزارها (ویروس، کرم و تروجان) برای دیگران تبدیل شدهاند. وبسایتها اکنون به ابزاری مطلوب جهت اشاعه بدافزارها تبدیل شدهاند و علت آن تا حدودی این است که افراد ناآگاه از طریق هرزنامهها یا لینکهایی که از طریق شبکههای اجتماعی به آنها فرستاده میشوند، به این سایتها هدایت میگردند. همچنین سایتهایی که از طراحی ضعیفی برخوردارند، اغلب دریچهای به اطلاعات ارزشمند هستند.
بدافزارها معمولا برای سرقت رمزهای عبور و دادههای دیگر، یا برای باز کردن یک "در پنهانی" به یک کامپیوتر جهت گرفتن کنترل آن از خارج، استفاده میشوند. این کامپیوترهای به اصطلاح "زامبی" میتوانند به هزاران کامپیوتر دیگر (اگر نگوییم میلیونها) در سراسر دنیا متصل شوند و یک "باتنت" (botnet) بوجود بیاورند. تعداد دستگاههای آلوده در سراسر جهان تا 100 میلیون برآورد میشود. باتنتها برای ارسال هرزنامه، گسترش بدافزار یا انجام حملات DDOS (distributed denial-of-service) استفاده میشوند که هدفشان کُند کردن کامپیوتر از طریق اعمال یک اضافه بار متشکل از درخواستهای قلابی بیشمار است.
• چین متهم به دزدیدن جزئیات طبقهبندی شده جنگنده F-35 میباشد
این گزارش با اشاره به آزادی جاسوسان در فضای مجازی مینویسد: تبهکاران معمولا به دنبال طعمههای آسان هستند. اما دولتها میتوانند حقههای هکرها، نظیر spear phishing، را با سیستمهای اطلاعاتی، قدرت محاسباتی و شکیبایی تلفیق کنند تا به اهدافی چون شناسایی یک هدف، شکستن کدها و کلمات عبور، و بررسی یک سیستم تا زمان یافتن یک نقطه ضعف (که معمولا یک انسان جایز الخطا است) نائل شوند. "استیون چابینسکی" (StevenChabinsky)، یک مقام ارشد FBI و مسئول امنیت سایبری، اخیرا عنوان کرد که "با داشتن زمان، انگیزه و پول کافی، یک دشمن همیشه قادر به نفوذ به یک سیستم هدف خواهد بود."
جاسوسان سنتی هنگام اقدام به قاچاق کپی اسناد با خطر دستگیری یا اعدام مواجه بودند. اما کسانی که در فضای سایبری اقدام به این کار میکنند با چنین خطری مواجه نیستند. یک مقام ارشد نظامی آمریکا میگوید: "یک جاسوس ممکن بود بتواند تعدادی کتاب باارزش را بدزدد، اما آنها اکنون تمام کتابخانه را خالی میکنند. و اگر قفسهها را دوباره پر کنید، مجددا آنها را خواهند دزدید."
در این راستا چین جزو کشورهایی است که به جاسوسی گسترده، حمله به کامپیوترهای پیمانکاران دفاعی غربی و ظاهرا دزدیدن جزئیات طبقهبندی شده جنگنده F-35، نکته اتکای آینده نیروی هوایی آمریکا، متهم شده است. در پایان 2009 این کشور سایت گوگل و تعداد زیادی از شرکتهای IT را هدف قرار داد. کارشناسان یک مرکز آزمایش برد سایبری در مریلند، که توسط شرکت لاکهید مارتین (یکی از پیمانکاران دفاعی ارتش آمریکا) ساخته شده، میگویند: "دفع تهدیدات مداوم پیشرفته از میان کاوشهای جزئی بیشماری که در شبکههای این شرکت صورت میگیرند، کار مشکلی است. بعضی اوقات هکرها سعی میکنند اطلاعات را به آرامی و به صورت پنهان از طریق ترافیک عادی اینترنت بیرون بکشند. بعضی اوقات هم سعی کردهاند با جا گذاشتن یک حافظه (memory stick) آلوده در پارکینگ خودرو، به امید اینکه کسی آن را به کامپیوتر خود متصل کند، وارد شبکه شوند. حتی ایمیلهای طبقهبندی نشده میتوانند حاوی اطلاعاتی با ارزش در مورد پروژههای در حال توسعه باشند."
"جیم لوئیس" (Jim Lewis) از مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی در واشنگتن دیسی میگوید: "جاسوسی سایبری بزرگترین فاجعه اطلاعاتی پس از گم شدن اسرار هستهای در اواخر دهه 1940 است." جاسوسی احتمالا خطر عاجلی است که پیش روی غرب قرار دارد، گم شدن دانش فنی باعث کاهش اهمیت اقتصادی آن شده، و آن را از لحاظ نظامی نیز به یک ابزار کند تبدیل میسازد.
جاسوسان غربی فکر میکنند چین سمجترین و بیحیاترین جاسوسان سایبری را به کار میگیرد، اما جاسوسان روسی احتمالا خبرهتر و زیرکتر هستند. از نظر آنان NSA آمریکا و GCHQ انگلیس هنوز بهترین هستند، و شاید به همین خاطر باشد که کشورهای غربی تا همین اواخر مایل نبودند که با صدای بلند از جاسوسی کامپیوتری گله کنند.
در ادامه این گزارش تحقیقاتی آمده است: قدم بعدی پس از نفوذ به شبکهها جهت سرقت اطلاعات، مختل کردن یا دستکاری آنها است. مثلا چنانچه اطلاعات اهداف نظامی مورد حمله قرار بگیرند، موشکهای بالستیک بیفایده خواهند بود. آنهایی که بازیهای جنگی انجام میدهند از توانایی خود برای "تغییر مهرههای قرمز و آبی" دم میزنند. یعنی کاری میکنند که نیروهای خودی (آبی) دشمن (قرمز) به نظر برسند و برعکس.
"ژنرال الکساندر" میگوید: "پنتاگون و NSA همکاری در زمینه جنگ سایبری را در اواخر سال 2008 پس از "یک نفوذ جدی به شبکههای طبقهبندی شده" آغاز کردند."
آقای لوئیز میگوید: "این جریان به نفوذ در شبکه فرماندهی مرکزی، که وظیفه نظارت بر جنگهای عراق و افغانستان را بر عهده دارد، مربوط میشود. یک هفته طول کشید تا فرد نفوذگر را از شبکه خارج کنند. هیچکس نمیداند چه خساراتی وارد شده است. اما اندیشه حضور پنهانی یک دشمن در سیستمهای نبرد، مقامات ارشد را گوش بزنگ ساخته است."
یک مهاجم ممکن است دوست داشته باشد دنبال اطلاعات طبقهبندی نشده سیستمهای تامین تدارکات نظامی، یا حتی زیرساختهای غیرنظامی برود. از بین رفتن اطمینان به دادههای مالی میتواند باعث یک انقلاب اقتصادی بشود. نگرانی بزرگتر از آن حمله به شبکه توزیع برق است. شرکتهای نیرو تمایلی به نگهداری قطعات یدکی گرانقیمت مولدها، که تعویض آنها میتواند ماهها طول بکشد، ندارند. مولدهای اضطراری دیزلی نمیتوانند کاهش برق شبکه را جبران کنند، و نیز نمیتوانند تا ابد کار کنند. بدون برق و دیگر خدمات حیاتی، سیستمهای مخابراتی و خودپردازها از کار میافتند. برخی تخمین میزنند که قطعی برق به مدت تنها چند روز، باعث آغاز آبشاری از خسارات اقتصادی خواهد شد.
کارشناسان در مورد آسیبپذیری سیستمهای اداره کارخانههای صنعتی، موسوم به "کنترل نظارتی و جمعآوری دادهها" (SCADA) با یکدیگر توافق ندارند. با این حال هر روز تعداد بیشتری از اینها به اینترنت متصل شده و خطر یک حمله از راه دور را افزایش میدهند. "شبکههای هوشمند"، که اطلاعات راجع به مصرف انرژی را به کامپیوترها منتقل میکنند، بهعنوان راههایی برای کاهش اتلاف انرژی گسترش مییابند. اما همچنین باعث افزایش نگرانیهای امنیتی در مورد کارهای مجرمانه (مثلا دست بردن در صورت حسابها) و نیز قرار گرفتن شبکههای SCADA در معرض حمله میشوند.
ژنرال الکساندر به تلاش برخی نفوذگران برای حمله به سیستمها جهت خرابکاری از راه دور اشاره کرده است. اما آنچه دقیقا در شرف وقوع است نامشخص است: "آیا خارجیها تنها برای شناسایی در حال پرسه زدن در سیستمهای SCADA هستند، یا میخواهند درهای پنهانی برای استفاده آتی بگشایند؟" یک مقام ارشد نظامی آمریکا گفت: "اگر کشوری را در حال کار گذاشتن "بمبهای منطقی" در شبکه توزیع برق پیدا کنیم، این کار ما را به اندازه بحران موشکی کوبا تحریک خواهد کرد."
• استونی، گرجستان و جنگ وب اول
نویسنده این نشریه در ادامه گزارش خود با اشاره به چگونگی تاسیس مرکز برتری ناتو برای جنگ سایبری مینویسد: تفکر جدی در مورد ابعاد تاکتیکی و قانونی جنگ سایبری در یکی از کشورهای سابق بلوک شوروی، یعنی استونی، که هم اینک مقر "مرکز برتری" ناتو برای جنگ سایبری است، در حال صورت گرفتن است. این مرکز در پاسخ به آنچه که جنگ وب اول شناخته شده است، تاسیس شد. این جنگ یک حمله Dos سازماندهی شده علیه سرورهای اینترنتی حکومت، رسانهها و بانکهای استونی بود که در سال 2007 در واکنش به برداشتن یک یادبود جنگی مربوط به دوران شوروی از مرکز تالین صورت گرفت. این کار بیش از اینکه یک جنگ سایبری باشد یک شورش سایبری بود، اما استونی را مجبور کرد کمابیش خود را از اینترنت جدا کند.
حملات مشابهی که سال بعد در خلال جنگ روسیه با گرجستان صورت گرفتند، تهدیدآمیزتر بودند، زیرا به نظر میرسید با پیشروی ارتش روسیه هماهنگ میشدند. وبسایتهای حکومت و رسانهها از کار افتاده و خطوط تلفن مختل شدند. این کار توانایی گرجستان برای مطرح کردن وضعیت خود در سطح بینالمللی را فلج کرد.
وبسایت "میخائیل ساکاشویلی"، رئیس جمهور گرجستان، ناچارا به یک سرور آمریکایی متصل شد تا بهتر بتواند با حملات مقابله نماید. کارشناسان استونی به گرجستان اعزام شدند تا به آنها کمک کنند.
این مقاله در ادامه میافزاید: بسیاری تصور میکنند که هر دوی این حملات از سوی کرملین راهاندازی شده بودند. اما بررسیها تنها به هکرهای روسی و باتنتها منتهی شدند. بسیاری از کامپیوترهای مهاجم در کشورهای غربی قرار داشتند. مسائل گستردهتری نیز وجود دارند: آیا حمله سایبری به استونی، یک عضو ناتو، یک حمله نظامی محسوب میشد و آیا متحدان باید از آن دفاع میکردند؟ و آیا کمک استونی به گرجستان، که عضو ناتو نیست، خطر کشاندن استونی، و به همراه آن ناتو، به جنگ را در بر نداشت؟
چنین سوالاتی مباحثاتی را در مورد "مفهوم راهبردی" جدید ناتو، که قرار است اواخر امسال اتخاذ شود، بوجود میآورد. هیئتی از کارشناسان به ریاست "مادلین آلبرایت"، وزیر خارجه پیشین آمریکا، در ماه می گزارش دادند که حملات سایبری جزو محتملترین تهدیدات علیه متحدین قرار دارند. به گزارش این هیئت، حمله برجسته بعدی "میتواند باعث از کار افتادن یک کابل فیبر نوری شود" و ممکن است آنقدر جدی باشد که بر اساس مفاد دفاع متقابل در بند پنج، سزاوار یک پاسخ باشد.
در جلسه رسیدگی به تایید صلاحیت ژنرال الکساندر، سناتورها چندین سوال از وی پرسیدند. آیا وی سلاحهای سایبری تهاجمی قابلتوجهی خواهد داشت؟ آیا اینها ممکن است دیگران را به پیروی از این الگو تشویق نماید؟ برای دادن "پاسخ متقابل" به یک مهاجم، تا چه حد باید در مورد هویتش اطمینان حاصل کنید؟ پاسخ این سوالات به یک متمم طبقهبندی شده محدود گردید. در کل ژنرال گفت: "در این مورد که چه چیز مصداق جنگ سایبری است، رئیسجمهور تصمیم خواهد گرفت؛ و اگر آمریکا در فضای سایبری با قدرت پاسخ بدهد، این کار مطابق قوانین جنگ و اصول الزام نظامی، فرق گذاشتن، و تناسب خواهد بود."
روند هفت ماهه تایید صلاحیت ژنرال الکساندر نشانه بیمهایی است که سناتورها از درآمیختن وظایف نظامی و جاسوسی، نظامیسازی فضای سایبری، و ترس از نقض حریم خصوصی آمریکاییها احساس میکنند. فرماندهی سایبری تنها از دامنه نظامی "mil" حفاظت خواهد کرد. حفاظت از دامنههای حکومتی "gov" و زیرساخت شرکتی "com" به ترتیب بر عهده وزارت امنیت داخلی و شرکتهای خصوصی (با حمایت فرماندهی سایبری) خواهند بود.
یک مقام ارشد نظامی میگوید: "اولویت ژنرال الکساندر بهبود دفاع از شبکههای نظامی خواهد بود." یک شخص برجسته دیگر تردیدهایی را در مورد تهاجم سایبری مطرح کرده است. وی میگوید: "انجام چنین کاری در یک زمان بخصوص سخت است. اگر یک حمله سایبری به عنوان یک سلاح نظامی مورد استفاده قرار بگیرد، شما به یک زمان و تاثیر قابل پیشبینی نیاز خواهید داشت. اگر برای جاسوسی از آن استفاده میکنید، اهمیتی ندارد، میتوانید منتظر بمانید." وی تلویحا عنوان میکند که سلاحهای سایبری عمدتا میتوانند به عنوان ضمیمهای برای جنگهای متعارف در عرصه محدود مورد استفاده قرار بگیرند.
چینیها نیز ممکن است همین فکر را داشته باشند. بر اساس یک گزارش در دکترین جنگ سایبری این کشور، که برای کمیسیون بازنگری اقتصادی و امنیتی آمریکا - چین نوشته شده است، چین از سلاحهای سایبری نه برای شکست آمریکا، بلکه صرفا برای کند کردن نیروهای آن به اندازهای که بتواند تایوان را بدون توسل به جنگ واقعی بگیرد، استفاده خواهد کرد.
•آخرالزمان یا عدم تقارن؟
در ادامه این مقاله با اشاره به این موضوع که بازدارندگی در جنگ سایبری به مراتب نامعینتر از مثلا، راهبرد اتمی است مینویسد: در این جنگ تخریبی که مورد تایید دوطرف باشد، وجود ندارد؛ مرز جدا کننده بین عمل مجرمانه و جنگ مبهم است؛ و شناسایی کامپیوترهای مهاجم مشکل است چه برسد به اینکه بفهمیم انگشتان چه کسی روی صفحه کلید بوده است. نیاز نیست تلافی به فضای سایبری محدود گردد؛ تنها سیستمی که مسلما به اینترنت عمومی متصل نیست، زنجیره شلیک اتمی آمریکا است. با این حال، هدف محتمل استفاده از سلاحهای سایبری بهوجود آوردن یک آخرالزمان الکترونیکی نیست، بلکه صرفا یک ابزار جنگ محدود است.
در انتها نویسنده با اشاره به این مطلب که سلاحهای سایبری در دستان دولتهای بزرگ از بیشترین کارآیی برخوردارند مینویسد: اما از آنجا که این سلاحها ارزان هستند، میتوانند برای طرفهای ضعیف مفیدترین باشند. این سلاحها به خوبی به درد تروریستها میخورند. خوشبختانه شاید امثال القاعده از اینترنت بیشتر برای تبلیغات و ارتباطات استفاده کردهاند. شاید به این دلیل که آنها هنوز این توانایی را ندارند که مثلا باعث شوند یک پالایشگاه خود را منفجر کنند. یا شاید به این دلیل که فعلا خشونت و خونریزی عملیاتهای انتحاری را به ناشناسی خرابکاری کامپیوتری ترجیح میدهند، اما همیشه اینگونه نخواهد بود.
برچسبها:
نظرات اشخاص درباره فضای مجازی و جنگ نرم
در
سردار محمدرضا نقدي در حاشيه سفر به استان كردستان در گفتوگو با شبكه كرد و خبرنگار فارس در سنندج، با اشاره به آموزش يك شبكه بزرگ از نيروهاي بسيج به منظور تقويت، گسترش و ايجاد سايتهاي اينترنتي، اظهار داشت: آموزش اين شبكه تا پايان امسال محقق ميشود و اين مهم قدرت ايران در اين زمينه را تا 3 برابر افزايش ميدهد.
وي توسعه اين موضوع را، هدايت بسيجيان به صورت خوشهاي در كشور عنوان كرد و گفت: با توجه به اينكه برنامهها و موضوعات ما بر اساس اصول اسلامي و آموزههاي ديني است، بدون شك با مخاطب بيشماري مواجه هستيم.
رئيس سازمان بسيج مستضعفين همچنين مصوبه آمريكا در زمينه اختياردار شدن رئيس جمهور آن كشور براي تعطيلي 4 ماهه اينترنت را در رابطه با ايران دانست و بيان داشت: اين مسئله نشان از قدرت ورود حزباللهيها به عرصه فضاي مجازي است.
سردار نقدي در ادامه به برنامههاي بسيج مستضعفين در آينده اشاره كرد و گفت: برنامههاي ارزندهاي براي تحول اين سازمان تدبير شده كه اجرا و تحقق آن نيازمند همت و كار مضاعف است.
وي توسعه اين موضوع را، هدايت بسيجيان به صورت خوشهاي در كشور عنوان كرد و گفت: با توجه به اينكه برنامهها و موضوعات ما بر اساس اصول اسلامي و آموزههاي ديني است، بدون شك با مخاطب بيشماري مواجه هستيم.
رئيس سازمان بسيج مستضعفين همچنين مصوبه آمريكا در زمينه اختياردار شدن رئيس جمهور آن كشور براي تعطيلي 4 ماهه اينترنت را در رابطه با ايران دانست و بيان داشت: اين مسئله نشان از قدرت ورود حزباللهيها به عرصه فضاي مجازي است.
سردار نقدي در ادامه به برنامههاي بسيج مستضعفين در آينده اشاره كرد و گفت: برنامههاي ارزندهاي براي تحول اين سازمان تدبير شده كه اجرا و تحقق آن نيازمند همت و كار مضاعف است.
برچسبها:
نظرات اشخاص درباره فضای مجازی و جنگ نرم
در
مقاله «جنگ رسانهای در فضای سایبر» به قلم حمیدرضا ضیاییپرور منتشر شد.
به گزارش «وبلاگ نیوز» این مقاله که به ابزارهای جنگ رسانهای در فضای مجازی در قالب وبلاگها، شبکههای اجتماعی، مسدودسازی سایتهای اینترنتی و دیگر ابزارها میپردازد در قالب ۲۳ صفحه و با فرمت PDF منتشر شد.
این مقاله در شماره ۶۴ نشریه افق منتشر شده است که برای مطالعه آن میتوانید روی این لینک کلیک کنید.
برچسبها:
نظرات اشخاص درباره فضای مجازی و جنگ نرم
در
مدیر مسئول روزنامه جامجم گفت: حضور ما در رسانههای فضای مجازی به دلیل نداشتن سازماندهی و هماهنگی با یکدیگر، بیشتر مانند یک لشکر پراکنده است که نمیتواند مؤثر باشد.
به گزارش «وبلاگ نیوز» بیژن مقدم در گفتوگو با خبرنگار جامعه فارس در خصوص رسانههای فضای مجازی و وضعیت کشورمان در این حوزه اظهار داشت: ما در فضای مجازی عقب هستیم، فضای مجازی فضایی است که هنوز قدر، ارزش و قدرت آن برای ما مشخص نشده است.
وی افزود: ما در فضای مجازی در مقایسه با مطبوعات عقبتر هستیم چرا که فعالان ما در این فضا انگیزههایشان کمتر است و از سوی دیگر ما سازماندهی لازم را در این فضا نداریم، یعنی حضور ما در فضای مجازی بیشتر مانند یک لشکر پراکنده است که نمیتواند مؤثر باشد.
مدیرمسئول روزنامه جامجم تصریح کرد: زمانی حضور این لشکر میتواند جواب بدهد که همه حاضران در این فضا یک جاهایی با هم همپوشانی داشته باشند و یک جاهایی نیز به صورت انفرادی به وظایف مشخص خود عمل کنند؛ جاهایی که قرار است همپوشانی داشته باشند، باید با هم به صورت متحد عمل کنند و همدیگر را بشناسند و پاسکاری خبری با هم داشته باشند.
مقدم متذکر شد: شبکه تولید مجازی یک شبکه فردی نیست، یک شبکه جمعی است؛ فرد نمیتواند در این شبکه به صورت انفرادی، عملکرد موفقی داشته باشد بهطور مثال وبلاگی که ۱۰ یا ۱۰۰ مخاطب دارد یا حتی اگر ۱۰۰۰ مخاطب نیز داشته باشد، نمیتواند چندان بدردخور و تاثیرگزار باشد اما اگر همین وبلاگ در یک شبکه بزرگتری قرار گرفت، در آنجا تبدیل به یک پدیده رسانهای موثر میشود که البته این اتفاق در فضای مجازی ما هنوز نیفتاده است.
وی با بیان این نکته که دشمنان ما توانستهاند از فضای مجازی نهایت استفاده را داشته باشند، گفت: دشمنان ما از این جهت از ما جلوتر هستند، آنها توانستهاند شبکههای اجتماعی را ایجاد کنند، این شبکهها که ظاهر آنها بیطرف است، ذات آنها لائیک است و اگر مقداری به داخل آنها نفوذ کنیم، درونشان انحراف است؛ این شبکههای اجتماعی فضای مجازی را کانالیزه میکنند و در طول سال مخاطبان خود را بهصورت کامل تغذیه فکری و اطلاعاتی میکنند و اخبار و اطلاعات را بهصورت کانالیزه شده در اختیار آنها قرار میدهند.
مدیرمسئول روزنامه جامجم ادامه داد: این شبکههای اجتماعی برای مخاطبان خود مشخص میکنند که چه عکسی را نگاه کنند، چه اخباری را بخوانند و حتی فیلمهای کوتاه بهصورت گزینش شده برای مخاطبان خود میفرستند و فکر مخاطب خود را شکل میدهند، بهطور مثال فردی که به مدت ۲ سال عضو این شبکهها باشد و خوراک خود را از آنها دریافت کند، بدون اینکه متوجه باشد، فکر و جهت افکار و تمایلات او توسط این شبکهها شکل میگیرد.
نیروهای انقلابی در فضای مجازی کمکار هستند
مقدم نیروهای انقلابی که در حوزه رسانههای فضای مجازی فعال هستند را کمکار دانست و گفت: ما از لحاظ حضور فعال در فضای مجازی تنبل هستیم، نیروهای طرفدار انقلاب و نظام در فضای مجازی در مقابل نیروهای ضدانقلاب بهخوبی و بهدرستی عمل نکردهاند، نیروهای انقلابی در این فضا به اشکال مختلف حضور دارند اما پراکندهاند و نمیتوانند موثر عمل کنند و به علت عدم شناخت از یکدیگر به هم اعتماد ندارند و این عوامل باعث میشود که تولید فکر مشترک نیز نداشته باشیم؛ اگر این نیروها در فضای مجازی ساماندهی شوند، حتما میتوانند این فضا را به دست بگیرند اما ما نتوانستهایم از این ظرفیتها استفاده کنیم.
مقدم نیروهای انقلابی که در حوزه رسانههای فضای مجازی فعال هستند را کمکار دانست و گفت: ما از لحاظ حضور فعال در فضای مجازی تنبل هستیم، نیروهای طرفدار انقلاب و نظام در فضای مجازی در مقابل نیروهای ضدانقلاب بهخوبی و بهدرستی عمل نکردهاند، نیروهای انقلابی در این فضا به اشکال مختلف حضور دارند اما پراکندهاند و نمیتوانند موثر عمل کنند و به علت عدم شناخت از یکدیگر به هم اعتماد ندارند و این عوامل باعث میشود که تولید فکر مشترک نیز نداشته باشیم؛ اگر این نیروها در فضای مجازی ساماندهی شوند، حتما میتوانند این فضا را به دست بگیرند اما ما نتوانستهایم از این ظرفیتها استفاده کنیم.
در فضای مجازی، پراکندگی و بیبرنامگی را داریم
مقدم فضای مجازی را برای فعالیت رسانهای بازتر و مهیاتر دانست و اظهار داشت: هر مطلبی را بنده نمیتوانم در روزنامه خود منعکس کنم اما این امکان در فضای مجازی برای من فراهم است.
مدیرمسئول روزنامه جامجم در خاتمه یادآور شد: در مجموع شرایط ما در فضای مجازی در مقایسه با مطبوعات شرایط خوب و مناسبی نیست؛ در فضای مجازی، پراکندگی، بیهدفی و بیبرنامگی را شاهدیم در حالی که رسانههای مکتوب ما سازماندهی مشخص دارند و نیروها با آرایش و هدف مشخص و با شناسنامه و چارچوب تعریف شده فعالیت میکنند که باید این اتفاق در فضای مجازی نیز روی دهد.مقدم فضای مجازی را برای فعالیت رسانهای بازتر و مهیاتر دانست و اظهار داشت: هر مطلبی را بنده نمیتوانم در روزنامه خود منعکس کنم اما این امکان در فضای مجازی برای من فراهم است.