/* */
برچسب‌ها: , 0 نظرات
تقسیم بندی واژه قلب در ادبیات قرآنی برای تسخیر قلب در جنگ نرم توسط دکتر حسن عباسی
 ... براي تصرف هركدام از شما دو جزء وجود شما را بايد بگيرند قلب و ذهن‌تان. اصطلاحي دارند مي‌گويند نبرد قلب‌ها و ذهن‌ها Mind & Heart Battle. قلبتان را چگونه تصرف مي‌كند؟ ذهن شما چطور؟ كسي كه مي‌خواهد اراده خود را تحميل كند وقتي به قلب شما حكومت كند بر ذهن شما حكومت كند اراده خود را تحميل كرده است همان كاري كه او مي‌خواهد انجام مي‌دهيد تصرف قلب هركسي با حب و بغض انجام مي‌شود و تصرف ذهن هركسي با شك و يقين. اگر كسي خواست بداند كه كيست، مي‌گويد به غير دل كه عزيز و نگاه‌داشتني‌ست جهان وهرچه در او هست واگذاشتني‌ست. 

ما چيزي نيستيم جز "دل" در فارسي؛ در قرآن به جاي كلمه فارسي دل 4 كلمه داريم. "صدر"، صدر سينه، لايه دوم "شغاف" قد شغفها حبا در مورد زليخا مي‌گويد حب يوسف شغاف او را ربود. به فارسي مي‌گوييم دلش را برد. سوم "قلب" و چهارم "فؤاد" يعني براي يك كلمه فارسي دل كه انگليسي‌ها به آن مي‌گويند Heart قرآن چهار واژه دارد. يك پياز چهارلايه را تصور كنيد 

لايه اول : آن پياز مي‌شود صدر محلي است كه شما با آن خوشحال و ناراحت مي‌شويد. آن جزيي از وجودتان كه با آن خوشحال مي‌شويد و ناراحت همان دل است. دل انسان مثل پياز چهارلايه است فرح و حزن شما به صدرتان است آنجايي كه موسي مي‌فرمايد "رب‌اشرح‌لي‌صدري" آن شرح صدر به فارسي مي‌گوييم دل‌باز و ضيق صدر به فارسي يعني دل‌تنگ، آن صدر ماست.

لايه دوم : محل فرح و حزن نيست، محل حب و بغض شما، عشق و نفرتتان است، قرآن مي‌گويد شغاف. اين ادبيات يوناني نيست كه براي هر بخشي از عالم يك مفهوم دارد در 2500 سال پيش نه ادبيات فارسي نه ادبيات رومي هيچ ادبيات ديگري اين لايه دوم را معنا نكرده‌است، فقط قرآن مفهوم دارد. پس آن جزيي از وجود شما كه لايه دوم پياز است شما با آن حب و بغض مي‌ورزيد اسم آن شغاف است.

لايه سوم : "قلب" است، كفر و ايمان به لايه سوم مربوط است. آنجا كه آدم مؤمن مي‌شود يا كافر، عرب‌ها مي‌گويند ما ايمان آورديم، قرآن مي‌فرمايد كه به آنها بگوييد، نگوييد ايمان آورديم بگوييد اسلام آورديم، چون ايمان به قلب شما وارد نشده است، اسلام به صدر ما مربوط است. ايمان به قلب ما يعني به لايه سوم وجود ما. خيلي از ما مسلميم مومن نيستيم چون ايمان هنوز به قلب ما وارد نشده است. مركز اين پياز اسمش فواد است. آنجا كه به فارسي مي‌گوييم چشم دل باز كن كه جان بيني آنچه ناديدني‌ست آن بيني. آن جزيي از وجود ما كه چشم و گوش دارد مي‌تواند ببيند و بشنود اسم‌ آن فؤاد است. كلمه ذهن كلمه‌اي است عربي كه در روايات آمده است اما قرآني نيست. ذهن جزيي از فؤاد ماست يعني اگر فؤاد را يك سيني بزرگ فرض كنيم ذهن يك نعلبكي كوچك در گوشه‌‌ي اين سيني است. بشر بيرون از دين فقط مي‌تواند قسمت ذهن را ادراك كند. اما وقتي آمد داخل دين، مي‌تواند فؤاد و قلب را هم ادراك كند.
 ...در حوزه فؤاد انسان يا قسمتي از آن كه ذهن مي‌شود، ذهن با شك و يقين است. قلب اول ايمان مي‌آورد .

لايه چهارم : ايمانتان، "ايقان" مي‌شويد يعني مؤمنيد مي‌شويد موقن، شك و يقين آن‌چيزي است كه دشمن با آن ما را مي‌گيرد، لايه مركزي، آن دو صفحه اول معلوم شد كه من و شما كه هستيم يك صفحه A4 حب‌هايمان. در خلوت مي‌نشينيم با خودمان مي‌گوييم 25 سا ل سن دارم من كه هستم؟ مي‌بينيم كه 50 حب، برگ سوم مي‌شود شك‌هاي ما، 50 تا شك كه به چه چيزهايي شك داريم و 50 يقين به چه چيزهايي يقين داريم؟ قبل از اين كه وارد اين جلسه بشويد يقين داشتيد كه جنگ برابر صلح است، سند شما هم اين بود كه مولوي فيلسوف و عارف و شاعر كسي كه وقتي ترجمه مي‌شود مثنوي‌ا‌ش در آمريكا 800هزار نسخه در مرحله اول مي‌فروشد، مگر ممكن است اشتباه كرده باشد؟ اما ديديد كه قرآن چيز ديگر مي‌گويد. يعني شما يقين داريد به خيلي چيزها ولي همانطوري كه در ابتداي جلسه ديديد فهميديد كه خيلي از يقين‌هاي ما محل اشكال است. خيلي از حب‌هاي ما محل اشكال است و همين‌طور بغض‌ها و شك‌هاي ما. 

قدرت نرم يعني مديريت حب و بغض و مديريت شك و يقين هركس شك و يقين خودش را مديريت كند او اقتدار دارد، قدرتمند است. اقتدار نرم دارد و هركس شك و يقين ديگران را مديريت كند، حب و بغض ديگران را مديريت كند، او قدرتمند است. توان تحميل اراده بر ديگري را دارد. ذهنيت ديگران را دستكاري مي‌كند. حب و بغض ديگران را دستكاري مي‌كند. بعد وقتي كه قلب طرف را قلابش گرفت، به ذهن و قلب طرف كشيد اين دنبالش مي‌آيد. حكومت و جامعه‌اش را آن طور كه او مي‌خواهد رقم مي‌زند.
گوشه ای از سخنرانی دکتر عباسی
متن کامل(+

0 نظرات برای “اختصاصی/ لایه های مختلف قلب و ذهن برای تسخیر آن در جنگ نرم(تعریف دکتر عباسی)”